چای دم کن با محبت میهمانت میشوم
چای دم کن با محبت میهمانت میشوم
من همان قند دو پهلوی لبانت میشوم
در دل تنگم عجب جا کرده ای جانان من
گر بخواهی در دل تنگ تو جانت میشوم
یک اشاره از تو بنیادِ دلم را میکٓند
گر تو خواهی بهتر از جان جهانت میشوم
ناز کم کن من که گفتم میخرم ناز تو را
آنقدر میخواهمت آهو ، شبانت میشوم
شب شدی تو ماه تابم ، روز خورشید منی
مهربانی دیدم از تو ، مهربانت میشوم
چشمهء عشقی که میجوشی درون سینه ام
حکم دریاییّ و من آب روانت میشوم
گفته بودی دوست داری یک نفر مهمان کنی
چای دم کن با محبت میهمانت میشوم
من همان قند دو پهلوی لبانت میشوم
در دل تنگم عجب جا کرده ای جانان من
گر بخواهی در دل تنگ تو جانت میشوم
یک اشاره از تو بنیادِ دلم را میکٓند
گر تو خواهی بهتر از جان جهانت میشوم
ناز کم کن من که گفتم میخرم ناز تو را
آنقدر میخواهمت آهو ، شبانت میشوم
شب شدی تو ماه تابم ، روز خورشید منی
مهربانی دیدم از تو ، مهربانت میشوم
چشمهء عشقی که میجوشی درون سینه ام
حکم دریاییّ و من آب روانت میشوم
گفته بودی دوست داری یک نفر مهمان کنی
چای دم کن با محبت میهمانت میشوم
۱.۶k
۲۷ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.