p
p¹³
𝐦𝐲 𝐝𝐢𝐟𝐟𝐞𝐫𝐞𝐧𝐭 𝐥𝐨𝐯𝐞
اره دارم برو بیروننننننننننن
-رفت بیرون
اومد بیرون
پوشیدم
-گشنهات نیس؟
اخ گفتی.....خیلی گشنمه
-چی میخوری
نمد....چی دارین؟
-امم .....همه چی(ماشاالله پولداره بچم)
خیله خب پس من.....اممممم.....نوتلا و نون تست میخوامم
-باشع.....من کره بادوم زمینی و نون تست میخوام
اوک
-اجومااااااا*داد*
×جانم پسرمممم*داد*
-صبحونه اماده کن
×باشع پسرم
-ممنون
-جَزَبهات؟؟؟
هن؟؟
-کل ابُحَتِت ریخته
چ...چی....چراا؟؟
-چون با یه هودی تقریبا ۵۰ سایز بزرگتر از خودت داری میری شرکت
اوممم...*رفت تو اتاق جلو اینه قدی....به خودش نگاه کرد*اوممم راست میگی ....کل جزبهام با این ریخته
-یس
خب میریم خونه من لباس های خودمو می پوشم میریم شرکت
-اوک
×پسرم ....دخترم...صبحونه امادست
-باش اجوما
اومدمممم
ویو ادمین
رفتن صبحونه خوردن تموم شد هیچ زری هم نزدن
پرش زمانی تو حیاط
من:بچه ها ببینید یه در خیلی بزرگ از سالن به خیاط هست که زیرش ۲۰ تا پله کوتاه و پهن هست الان منظور اون پله هاست
کوک داشت از پله ها پایین میرفت که دید ات نمیاد
-چرا نمیای
بادیگاردا
-تو میخواستی با این لباس جلو کل شرکت باشی
خب حواسم نبود انقدر کیوته
-هودی سیاه کیوته؟؟
وقتی یه دختره بپوشه که ۵۰ سایز ازش بزرگتر باشه اره ....اونم کیوته!!!
-*تو کلا کیوتی*(تو دلش)
-خب به کیییییییییییییی.....بگمممم
به عمت
-ندارم
ماشین بیار اینجا
- رو پله ها؟؟؟!!!!
اهههه نمیدونم....یکاری کن بادیگاردا نفهمن
-بیا نگاه نمی کنن
نگاه می کنن....
-خب چه گوهی بخورم
لای پا منو
-منحرففف
ببخشید از دهنم در رفت(مرض کاری نکن بفرستمت زیر تریلی هااا)
-البته.......دیشب خوردم
چیییییییییییی؟؟؟؟؟
-شوخی کردم.....کیا میاد تورو بکنه
ادم مست
-باشه بیا حالا میگم نگاه نکنن
خب....بگو
-نگهبانا*داد*
نکته:حدود ۲۰۰-۳۰۰تا نگهبان اونجا بود
-اگه ببینم به خانم جئون ات ریز ترین نگاهی بکنید سر به تنتون نمی زارم*داد*........فهمیدید*عربده*
یاااااا........کوک .......اینجوری نگوووووو
-پس چجوری بگم
گفتی"اگه به خانم جئون ات ریز ترین نگاهی بکنید سر به تنتون نمی زارم"
-خب؟؟
الان منحرف میشن فکرای بدی می کنن
-اگه هر فامیل دیگه ای میگفتم احترام نمی ذاشتن....تازه...مگه فامیلت جئون نبود
هان؟؟یادم نی
-فامیلت یادت نیس
الن هیچی یادم نمباد با این حرفت
- یا خدااااا....ول کن بیا سوار شو
اومدم
ویو تو ماشین
-نشستم منتظر ات شدم
کوک رفت نشست منم پشت سرش رفتم
از دید ات
تو ماشین نشسته بودیم که.....
یعنی چی شد عمرا بتونید فکر کنید پس حمایت کنید پارت جدید بزارم
راستی
عمارت جدید اقای جئون رو دیدین؟؟؟
ماشالله خونه نیس بارعه😂
𝐦𝐲 𝐝𝐢𝐟𝐟𝐞𝐫𝐞𝐧𝐭 𝐥𝐨𝐯𝐞
اره دارم برو بیروننننننننننن
-رفت بیرون
اومد بیرون
پوشیدم
-گشنهات نیس؟
اخ گفتی.....خیلی گشنمه
-چی میخوری
نمد....چی دارین؟
-امم .....همه چی(ماشاالله پولداره بچم)
خیله خب پس من.....اممممم.....نوتلا و نون تست میخوامم
-باشع.....من کره بادوم زمینی و نون تست میخوام
اوک
-اجومااااااا*داد*
×جانم پسرمممم*داد*
-صبحونه اماده کن
×باشع پسرم
-ممنون
-جَزَبهات؟؟؟
هن؟؟
-کل ابُحَتِت ریخته
چ...چی....چراا؟؟
-چون با یه هودی تقریبا ۵۰ سایز بزرگتر از خودت داری میری شرکت
اوممم...*رفت تو اتاق جلو اینه قدی....به خودش نگاه کرد*اوممم راست میگی ....کل جزبهام با این ریخته
-یس
خب میریم خونه من لباس های خودمو می پوشم میریم شرکت
-اوک
×پسرم ....دخترم...صبحونه امادست
-باش اجوما
اومدمممم
ویو ادمین
رفتن صبحونه خوردن تموم شد هیچ زری هم نزدن
پرش زمانی تو حیاط
من:بچه ها ببینید یه در خیلی بزرگ از سالن به خیاط هست که زیرش ۲۰ تا پله کوتاه و پهن هست الان منظور اون پله هاست
کوک داشت از پله ها پایین میرفت که دید ات نمیاد
-چرا نمیای
بادیگاردا
-تو میخواستی با این لباس جلو کل شرکت باشی
خب حواسم نبود انقدر کیوته
-هودی سیاه کیوته؟؟
وقتی یه دختره بپوشه که ۵۰ سایز ازش بزرگتر باشه اره ....اونم کیوته!!!
-*تو کلا کیوتی*(تو دلش)
-خب به کیییییییییییییی.....بگمممم
به عمت
-ندارم
ماشین بیار اینجا
- رو پله ها؟؟؟!!!!
اهههه نمیدونم....یکاری کن بادیگاردا نفهمن
-بیا نگاه نمی کنن
نگاه می کنن....
-خب چه گوهی بخورم
لای پا منو
-منحرففف
ببخشید از دهنم در رفت(مرض کاری نکن بفرستمت زیر تریلی هااا)
-البته.......دیشب خوردم
چیییییییییییی؟؟؟؟؟
-شوخی کردم.....کیا میاد تورو بکنه
ادم مست
-باشه بیا حالا میگم نگاه نکنن
خب....بگو
-نگهبانا*داد*
نکته:حدود ۲۰۰-۳۰۰تا نگهبان اونجا بود
-اگه ببینم به خانم جئون ات ریز ترین نگاهی بکنید سر به تنتون نمی زارم*داد*........فهمیدید*عربده*
یاااااا........کوک .......اینجوری نگوووووو
-پس چجوری بگم
گفتی"اگه به خانم جئون ات ریز ترین نگاهی بکنید سر به تنتون نمی زارم"
-خب؟؟
الان منحرف میشن فکرای بدی می کنن
-اگه هر فامیل دیگه ای میگفتم احترام نمی ذاشتن....تازه...مگه فامیلت جئون نبود
هان؟؟یادم نی
-فامیلت یادت نیس
الن هیچی یادم نمباد با این حرفت
- یا خدااااا....ول کن بیا سوار شو
اومدم
ویو تو ماشین
-نشستم منتظر ات شدم
کوک رفت نشست منم پشت سرش رفتم
از دید ات
تو ماشین نشسته بودیم که.....
یعنی چی شد عمرا بتونید فکر کنید پس حمایت کنید پارت جدید بزارم
راستی
عمارت جدید اقای جئون رو دیدین؟؟؟
ماشالله خونه نیس بارعه😂
- ۸.۲k
- ۰۷ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط