فیک من عاشقتم عشقم
☆پرش زمانی♡☆فردای اون روز☆
&ا. ت: جونگ کوک میشه منو برگردونی خونه خودم
+جونگ کوک: نه... توخونت ازین به بعد اینجایه
&ا. ت: نه من خونه ی خودمو می خوام من اینجا نمی مونم
+جونگ کوک: نمیشه بامن کلکل نکن که اگه عصابم خورد بشه میدونی که باهات چیکار می کنم😈
&ا.ت: چشم ببخشید
+جونگ کوک: آفرین
&ا. ت: جونگ کوک تو من چیکار داری واقعا میشه بهم بگی
+جونگ کوک: می خوام تو ماله خودم باشی یعنی مثل همسرم خانومم
&ا. ت: باشه ولی چجوری؟
+جونگ کوک: فردا خودت میفهمی
&ا. ت: 😳
+جونگ کوک: چرا تعجب کردی؟
&ا. ت: چون باخودم میگم یعنی می خواد چی بشه فردا
+جونگ کوک: اینقدر نگران نباش عزیزم خودم حواسم به همه چیز هستش
&ا. ت: باشه
♡رش زمانی☆♡فردا♡☆عروسی☆
+جونگ کوک: ا. ت ا. ت عزیزم پاشو پاشو بدو که امروز کلی کار داریم
&ا. ت: باشه باشه جونگ کوک بیدار شدم
+جونگ کوک: آفرین
&ا. ت: خب چه کاری داریم
+جونگ کوک: اول بریم لباسای عروسیمونو بگیریم بعدش وسایل تضعین تالار عروسیو بگیریم.. بعدشم تالار اجاره کنیم و دیگه تموم راستی من به داداشامم زنگ زدم فکرکنم تو نمیشناسیشون الان بهت اسماشونو میگم... جمین.. تهیونگ.. جیهوپ.. شوگا.. نامجون.. جین اینم اسمشون
&ا. ت: آها فهمیدم جونگ کوک
+جونگ کوک: خب پاشوبریم کارامونو انجام بدیم تک به تک اگه وقت نشد عروسیو میندازیم برای فردا بعدش فقط کارای تضعینشو با خرید تالارو انجام میدیم
&ا. ت: باشه جونگ کوک
♡پایان♡
💜پارت پنجم♥
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.