part²
part²
که یه صدایی از گوشیم اومد رفتم سمت گوشیم و دیدم گروه مدرسه پیام داده پیامو پاز کردم و دیدم نوشته
سلام به تمام دانش اموز های گرامی امیدوارم که حالتون خوب باشه امشب ساعت 8:30 در مدرسه باشید که دورهم باشید و باهم خوش بگذرونید حضور تمام دانش اموز ها و معلم ها الزامی است براتون ارزوی سلامتی و موفقیت میکنم با تشکر مدیر چانگ
ویو نام بورا
وااا اخه واسه خوشگذرونی چرا باید اومدنمون الزامی باشه؟ عجب ولی خب به شرطی میرم که مین هه بیاد
رفتم سراغ تماس ها و به مین هه زنگ زدم
مین هه : بله نام بورا
مین هه پیام گروه رو دیدی؟
مین هه : اره چطور راستی میگم میری؟
اگه تو بری منم میام
مین هه : من میخوام برم
خوبه پس منم میام و فقط یه چیزی
مین هه : چی
میشه وقتی اماده شدی بیایی خونمون که باهم بریم؟
مین هه : از خدامه بیام پیشت (خنده)
باشه پس خدافظ
مین هه : خدافظ
یکم رفتم تلویزیون دیدم و همراهش شیر کاکائو میخوردم نگاهی به ساعت کردم و دیدم ساعت 8:20 بلند شدم و بدون هیچ حجله ایی رفتم موهامو با سشوار خشک کردم و موهامو شونه کردم و دم اسبی بستم و یه تینت کمرنگ زدم (اگه دیده باشید لبای کره ای هارو اینم همونه 😂) بلند شدم و لباس فرم مدرسمو پوشیدم
ویو نام بورا
وایی خوب شد از قبل لباسمو شسته بودم هااا عجب شانسی
لباسمو که پوشیدم گوشیم زنگ خورد دیدم مین هه زنگ زده
الو مین هه چیشده
مین هه : نام بورا درو باز کن من دم در خونتونم
یاااا باشه الان باز میکنم گوشیو قطع کردم و رفتم سمت در درو باز کردم
سلام مین هه جونممممم
مین هه : سلام عشقممممم همو بغل کردیم
چیزی میخوری برات بیارم؟؟
مین هه : نه وقت نداریم باید بریم من با خودم کلی خوراکی اوردم که اونجا بخوریم
یااا چقد خوب باشه پس صبر کن کیفمو بردارم کفششم بیارم که بپوشم بعد بریم
مین هه : باشه رفتم کیفمو برداشتم گوشیمم برداشتم گزاشتم تو کیفم کفششم برداشتم و پوشیدم
مین هه : بریم؟
بزار اول درو قفل کنم درو قفل کردم دست همدیگه رو گرفتیم و حرکت کردیم
مین هه : نام بورا من خیلی هیجان دارم نمیدونم چرا
دقیقا منم همچین حسی دارم بعد دقیقه راه رفتن رسیدیم مدرسه منو مین هه سریع رفتیم بالا و وقتی رفتیم تو کلاس دیدیم کسی نیست
چانگ هو : سلام بچه ها استاد گفت بریم تو سالن ورزشی چون اونجا خیلی بزرگه
مین هه : یااا باشه
باشه بریم دست مین هه رو گرفتم و رفتم سمت سالن دیدم همه دارن با هم بازی میکنن و میخندن ازون ور هم چشم خورد به استاد که از دور به من و مین هه سلام کرد ما هم از دور به استاد سلام کردیم
مین هه : بریم اونجا بشینیم؟
باشه بریم.....
برای پارت بعدی 20 لایک
که یه صدایی از گوشیم اومد رفتم سمت گوشیم و دیدم گروه مدرسه پیام داده پیامو پاز کردم و دیدم نوشته
سلام به تمام دانش اموز های گرامی امیدوارم که حالتون خوب باشه امشب ساعت 8:30 در مدرسه باشید که دورهم باشید و باهم خوش بگذرونید حضور تمام دانش اموز ها و معلم ها الزامی است براتون ارزوی سلامتی و موفقیت میکنم با تشکر مدیر چانگ
ویو نام بورا
وااا اخه واسه خوشگذرونی چرا باید اومدنمون الزامی باشه؟ عجب ولی خب به شرطی میرم که مین هه بیاد
رفتم سراغ تماس ها و به مین هه زنگ زدم
مین هه : بله نام بورا
مین هه پیام گروه رو دیدی؟
مین هه : اره چطور راستی میگم میری؟
اگه تو بری منم میام
مین هه : من میخوام برم
خوبه پس منم میام و فقط یه چیزی
مین هه : چی
میشه وقتی اماده شدی بیایی خونمون که باهم بریم؟
مین هه : از خدامه بیام پیشت (خنده)
باشه پس خدافظ
مین هه : خدافظ
یکم رفتم تلویزیون دیدم و همراهش شیر کاکائو میخوردم نگاهی به ساعت کردم و دیدم ساعت 8:20 بلند شدم و بدون هیچ حجله ایی رفتم موهامو با سشوار خشک کردم و موهامو شونه کردم و دم اسبی بستم و یه تینت کمرنگ زدم (اگه دیده باشید لبای کره ای هارو اینم همونه 😂) بلند شدم و لباس فرم مدرسمو پوشیدم
ویو نام بورا
وایی خوب شد از قبل لباسمو شسته بودم هااا عجب شانسی
لباسمو که پوشیدم گوشیم زنگ خورد دیدم مین هه زنگ زده
الو مین هه چیشده
مین هه : نام بورا درو باز کن من دم در خونتونم
یاااا باشه الان باز میکنم گوشیو قطع کردم و رفتم سمت در درو باز کردم
سلام مین هه جونممممم
مین هه : سلام عشقممممم همو بغل کردیم
چیزی میخوری برات بیارم؟؟
مین هه : نه وقت نداریم باید بریم من با خودم کلی خوراکی اوردم که اونجا بخوریم
یااا چقد خوب باشه پس صبر کن کیفمو بردارم کفششم بیارم که بپوشم بعد بریم
مین هه : باشه رفتم کیفمو برداشتم گوشیمم برداشتم گزاشتم تو کیفم کفششم برداشتم و پوشیدم
مین هه : بریم؟
بزار اول درو قفل کنم درو قفل کردم دست همدیگه رو گرفتیم و حرکت کردیم
مین هه : نام بورا من خیلی هیجان دارم نمیدونم چرا
دقیقا منم همچین حسی دارم بعد دقیقه راه رفتن رسیدیم مدرسه منو مین هه سریع رفتیم بالا و وقتی رفتیم تو کلاس دیدیم کسی نیست
چانگ هو : سلام بچه ها استاد گفت بریم تو سالن ورزشی چون اونجا خیلی بزرگه
مین هه : یااا باشه
باشه بریم دست مین هه رو گرفتم و رفتم سمت سالن دیدم همه دارن با هم بازی میکنن و میخندن ازون ور هم چشم خورد به استاد که از دور به من و مین هه سلام کرد ما هم از دور به استاد سلام کردیم
مین هه : بریم اونجا بشینیم؟
باشه بریم.....
برای پارت بعدی 20 لایک
۲۱.۱k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.