در انتظار روزی ام

در انتظار روزی ام
که تمام قطارهاکوکی شوند
در دستان یک کودک
تا هر چه بیشتر میروند
بیشتر بازگردند
با همان مسافرها..

در انتظارم
اما
آن روز را
هر چه بیشتر میگردم
بیشتر گم میشوم

معین_دهاز
دیدگاه ها (۳)

اگ دلت باز شکسته شد..چشات از نگاهش خسته شد داشتی میوفتادی بی...

-از خواب ها پرید، از گریه ی شدید!اما کسی نبود؛اما کسی ندید.....

فقط حال داشتی سر بزن به خوابم////البته عگه من بخوابم////وانت...

میگی حسه عاغوشت مثه پریدن از قفسه ....هیجان میده شدیدن هر نف...

به تو، در نیمه‌شبی خنک، پیوستن. خود را بر موهای تو آویختن، د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط