هزار سال

هزار سال
پیش از آنکه جاده را رفتن آموخته باشند
دلتنگِ تو بودم،
انگار
هزار سال منتظر بودم
بیایی پشت پنجرۀ اتوبوس
برایم دست تکان بدهی،
تا این شعر را برایت بنویسم.
دیدگاه ها (۲۳)

تابستان خود را چگونه گذراندید ؟به نام خداما امسال تابستان عج...

نعل وارونه آموزش و پرورش در ایرانیک دانشجو برای ادامه تحصیل ...

ﯾﮑﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭼﺎﺩﺭ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪﯾﮑﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﺎﺧﺶ ﺑﻨﺎﻟﺪﯾﮑﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ...

خورشید را می دزدمفقط برای تو!می گذارم توی جیبمتا فردا بزنم ب...

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط