تکپارتی
#تکپارتی
درخواستی
موضوع:وقتی حامله بودی و اون بهت خیانت کرد
ویو ات
یک ماه بود که حامله بودم ومیخواستم جیمین رو سوپرایز کنم اما جیمین بداخلاق وسرد شده
مامانم حالش بد شده بود از اونجای که من تک فرزندم باید میرفتمپیش مامانم پس به جیمین زنگ زدم
(مکالمشون علامت ها ات + جیمین_)
+الو سلام
_هوم چیه کار دارم
+جیمین من امشب میرم پیش مامانم نگران نشوشبم دیگه خونه نمیام
_جدی اوکی
+بای
_هوم
ویو جیمین
تو سالن رقص شخصیم بودمبا .......(بچها اسم دختر و خ ودتون انتخاب کنید) داشتیم ک ی س میرفتیم که ات زنگ زد چه بهتر که امشب نیستش ....... رو میبرم خونه و........
ویو ات
(بچها مامان ات میدونه که ات حاملست)
×ات ببین من سرما خوردم بعد تو اگه سرما بخوری هم واسه خودت بده هم برای بچه
+امام مامان
×الانه که باباتم بیاد برو دیگه
ویو خودم😛
ات با اصرار مامانش میره خونه
ویو ات
رمز درو زدم وارد شدم که صدا های میومد رفتم تو و اون صحنه ای کا نباید میدیدم رو دیدن بی صدا از خونه رفتم
باز ویو خودم💪
ات از کره میره حدود ۱ ماه میگذره وات
طاقت نمیاره و برمیگرده کره
حالا از جیمین بگم جیمین میفهمه که این یارو دختره هیتره وه مجبور میشه کلی پول بهش بده که بکسی چیزی نگه وه میفهمه که چقدر عاشق اته و افسرده میشه
ویو مامان ات
جیمین اومد و همچی رو برای من توضیح دادو وراستش من وبابای ات بخشیدیمیش حالا میخایم دوباره بهم برسونیمشون
ویوخودم😎
مامان ات خودشو میزنه به مریضی و به جیمین ات خبر میده که بیان خونه بعد هردو میرن(رمز درو بلدن)اول ات میره ۱ دیقه بعدش جیمین
_ات
+جیمین
+تو اینجا چیکار می کنی
_بابا گفت که مامان مریض شده
_ات دلم برات تنگ شده بود (بغض)
+معلومه
_باورکن
_منو می بخشی
_خواهش میکنم
_(بچم شروع میکنه به گریه کردن)😭+باشه میبخشمت گریه نکن
(اتمیره جیمینو بغل میکنه هردوشون گریه میکنن)
+جیمینننننن😭
-هممممم😭
+داری هق بابا ق میشی😭🥺
_باشه
_صبر کن ببینم چی گفتی😭🤯
پایان
خودتون بقیه شو تصور کنید میدونم کرم دارم 😁
اگه بد شد ببخشید
درخواستی
موضوع:وقتی حامله بودی و اون بهت خیانت کرد
ویو ات
یک ماه بود که حامله بودم ومیخواستم جیمین رو سوپرایز کنم اما جیمین بداخلاق وسرد شده
مامانم حالش بد شده بود از اونجای که من تک فرزندم باید میرفتمپیش مامانم پس به جیمین زنگ زدم
(مکالمشون علامت ها ات + جیمین_)
+الو سلام
_هوم چیه کار دارم
+جیمین من امشب میرم پیش مامانم نگران نشوشبم دیگه خونه نمیام
_جدی اوکی
+بای
_هوم
ویو جیمین
تو سالن رقص شخصیم بودمبا .......(بچها اسم دختر و خ ودتون انتخاب کنید) داشتیم ک ی س میرفتیم که ات زنگ زد چه بهتر که امشب نیستش ....... رو میبرم خونه و........
ویو ات
(بچها مامان ات میدونه که ات حاملست)
×ات ببین من سرما خوردم بعد تو اگه سرما بخوری هم واسه خودت بده هم برای بچه
+امام مامان
×الانه که باباتم بیاد برو دیگه
ویو خودم😛
ات با اصرار مامانش میره خونه
ویو ات
رمز درو زدم وارد شدم که صدا های میومد رفتم تو و اون صحنه ای کا نباید میدیدم رو دیدن بی صدا از خونه رفتم
باز ویو خودم💪
ات از کره میره حدود ۱ ماه میگذره وات
طاقت نمیاره و برمیگرده کره
حالا از جیمین بگم جیمین میفهمه که این یارو دختره هیتره وه مجبور میشه کلی پول بهش بده که بکسی چیزی نگه وه میفهمه که چقدر عاشق اته و افسرده میشه
ویو مامان ات
جیمین اومد و همچی رو برای من توضیح دادو وراستش من وبابای ات بخشیدیمیش حالا میخایم دوباره بهم برسونیمشون
ویوخودم😎
مامان ات خودشو میزنه به مریضی و به جیمین ات خبر میده که بیان خونه بعد هردو میرن(رمز درو بلدن)اول ات میره ۱ دیقه بعدش جیمین
_ات
+جیمین
+تو اینجا چیکار می کنی
_بابا گفت که مامان مریض شده
_ات دلم برات تنگ شده بود (بغض)
+معلومه
_باورکن
_منو می بخشی
_خواهش میکنم
_(بچم شروع میکنه به گریه کردن)😭+باشه میبخشمت گریه نکن
(اتمیره جیمینو بغل میکنه هردوشون گریه میکنن)
+جیمینننننن😭
-هممممم😭
+داری هق بابا ق میشی😭🥺
_باشه
_صبر کن ببینم چی گفتی😭🤯
پایان
خودتون بقیه شو تصور کنید میدونم کرم دارم 😁
اگه بد شد ببخشید
۳.۳k
۱۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.