دلم گرفت

دِلم گرفت!

وقــتـــــــے دیدم کارگر شهردارے
پشت گارے اش نوشته :

به کارَم نخند
مــُــحــتــــــــاجِ روزگـــــــــــارم.....

♡~♥~♡~♥~♡~♥~♡~♥
دیدگاه ها (۱)

آرزو می کنمکه خنده ات تنها به عادت مرسوم " عکس گرفتن "نبوده ...

این نیست حال و هوای گذشته های دور مناینک حس میکنم تویی زندگی...

سکوت بلند تر از فریاد : از زبان "ات":«همه چیز با تو شروع شد...

---"صدای بی‌اجازه" قسمت سی‌ام – دفتر سوخته، آهنگ‌های منجونک...

چند روز پیش با مامانم بیرون رفته بودم مامانم داشت خرید میکرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط