بگذار زندگی راه خودش را برود

بگذار زندگی راه خودش را برود..
بگذار خیال کند که ما هنوز
برای گردش یک سال دیگر، یک روز دیگر، یک بوسه‌ی دیگر
به او وفادار خواهیم ماند...
بگذار نداند که ما در پریشانی پرسش‌هایمان
بارها با مرگ خوابیده‌ام...

ما برای زندگی،
نه به هوا نیازمندیم
نه به عشق،
نه به آزادی..
ما برای ادامه،
تنها
به دروغی محتاجیم که فریب‌مان بدهد..
و آن‌قدر بزرگ باشد
که دهان هر سوالی را ببندد...

#مریم_ملک_دار
از کتاب: حتی شعر هم حرفی برای گفتن نداشت
#نشرفصل_پنجم
دیدگاه ها (۱)

وقتی دوستت مربی مهد کودک میشه و نقاشی بلد نیست و به تو بگه ب...

دست هایت را می گیرمو باهم به شلوغترین جایی که می شناسم می رو...

من از نویسنده ها میترسم، آدم های خطرناکی هستند همان کسانی که...

شده تقدیرِ کسی باشی و قسمت نشود؟ سالها گیرِ کسی باشی و قسمت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط