دیگر منتظر کسی نیستم

دیگر منتظر کسی نیستم
هرکه آمد
ستاره از رویاهایم دزدید
هر که آمد
سفیدی از کبوترانم چید
هر که آمد
لبخند از لبهایم برید
منتظر کسی نیستم
از سر خستگی
در این ایستگاه نشسته ام ..

#رسول_یونان
دیدگاه ها (۲)

اگر این نور برگردد و به خانه ی من بیایداتاقم را پیدا می کنم ...

روبان‌های سفیدپیچیده بر گل سرخ‌های بی تاب را ببینبرنمی‌گردند...

گویی از پنجره‌ها ‏روح نسیم‏دید اندوه من تنها را‏ریخت ‏بر گیس...

صبح است و گل در آینه بیدار می شود خورشید در نگاه توتکرار می ...

او یک اسلیترینی است [P1]

که مادربزرگ گفت[دختره یا پسر +چی[بچه دختره یا پسر+هنوز که مش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط