آب در هاون کوبیدن است اینکه من شعر بنویسم و تو فال قهوه بگیری

.
آب در هاون کوبیدن است اینکه من شعر بنویسم و تو فال قهوه بگیری

وقتی آخر همه شعرهای من تو می آیی و ته همه فنجان های تو من می روم....
دیدگاه ها (۱)

اینجا جای عجیبیستهر روزم به زوزمرگی بر پشت این میز های کوچک ...

.تلخم درست مثل خنده بی حوصلهمثل قهوه بی شکرمثل شکلات تلخ نگا...

یک فنجان درد دل بدون شکر برای تو آورده امبنوش … تا از دهان ن...

.احتیاجی به مستی نیستیک فنجان قهوه هم دیوانه ام می کندوقتی م...

احتیاجی به مستی نیستیک فنجان قهوه هم دیوانه ام می کندوقتی می...

همچون شعر سپید زیباست ‌و رویای شیرین ِخواب های مرا ...به صبح...

از تو سکوت مانده و از من، صدای توچیزی بگو که من بنویسم به جا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط