تنهایی ام ؛
تنهایی ام ؛
دخترکی است معصوم
با موهایی پریشان
زخم خورده ی شبیخون های زندگی
دستش را می گیرم
روی پاهایم می نشانم
موهایش را می بافم
و برایش از شمعدانی ها می گویم
او می گرید
و دستی دلم را چنگ می زند
تنهایی ام
چه قدر غمگین است...
دخترکی است معصوم
با موهایی پریشان
زخم خورده ی شبیخون های زندگی
دستش را می گیرم
روی پاهایم می نشانم
موهایش را می بافم
و برایش از شمعدانی ها می گویم
او می گرید
و دستی دلم را چنگ می زند
تنهایی ام
چه قدر غمگین است...
۱.۳k
۲۹ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.