پارت ۳
پارت ۳
کوک برای بیدار کردن تهیونگ دو دل بود ولی تهیونگ رو بیدارش کرد
کوک : تهیونگ .... صدایی ازش نشنید
دوباره صداش زد
کوک : تهیونگ بالاخره اقا تکونی به خوش داد و خابالو گفت
تهیونگ : هومممممم
جونگ کوک : بیدار شو رسیدیم
راننده گفت : ایستگاه اخره پیاده شین
تهیونگ : ایستگاه اخر ؟؟
کوک : بله و شما تا الان خواب بودید
تهیونگ بلند شد ولی سرش گیج رفت و تعادلش رو از دست داد
کوک : تهیونگ خوبی
تهیونگ : ها !اره خوبم
کوک : میتونی راه بری
تهیونگ : اره بابا بچه ننه که نیستم
کوک خنده ای کردو کرایه رو به راننده دادو باهم پیاده شدن
جونگ کوک شبیه بچه ها دست تهیونگ رو گرفت
تهیونگ : کجا میخوای ببریم
کوک : کجارو داری جز خونه ی من
تهیونگ سکوت کرد و به خونه ی کوک رفت
عکس خونه ی کوک اسلاید ۲و۳
کوک برای بیدار کردن تهیونگ دو دل بود ولی تهیونگ رو بیدارش کرد
کوک : تهیونگ .... صدایی ازش نشنید
دوباره صداش زد
کوک : تهیونگ بالاخره اقا تکونی به خوش داد و خابالو گفت
تهیونگ : هومممممم
جونگ کوک : بیدار شو رسیدیم
راننده گفت : ایستگاه اخره پیاده شین
تهیونگ : ایستگاه اخر ؟؟
کوک : بله و شما تا الان خواب بودید
تهیونگ بلند شد ولی سرش گیج رفت و تعادلش رو از دست داد
کوک : تهیونگ خوبی
تهیونگ : ها !اره خوبم
کوک : میتونی راه بری
تهیونگ : اره بابا بچه ننه که نیستم
کوک خنده ای کردو کرایه رو به راننده دادو باهم پیاده شدن
جونگ کوک شبیه بچه ها دست تهیونگ رو گرفت
تهیونگ : کجا میخوای ببریم
کوک : کجارو داری جز خونه ی من
تهیونگ سکوت کرد و به خونه ی کوک رفت
عکس خونه ی کوک اسلاید ۲و۳
۵.۷k
۰۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.