خدا شاعرها را سنگ میکند

خدا شاعرها را سنگ میکند
امروز فردوسی را وسط میدانی دیدم
که سنگ شده بود
نه سیمرغ به دادش میرسید
نه رستم و نه اسفندیار
اما تو فراموشم نکن،هر روز به دیدنم بیا
با همان پلیور آبی
دود اگزوز ها را از چشم هایم پاک کن


مانی معینی
دیدگاه ها (۵)

می ترسم ... از آن شب سردیکه تو مراقبم نباشیوَ دیگران ملافه ی...

جهنمت کجاست بانو ؟؟دنیایت آن لحظه جهنم است که در آغوش کسی هس...

به عشق که فکر میکنم یاد تو می افتموقتی که برای همسرت شام میپ...

حال لحظه ای که در یک مجلس ختم ، مرگِ خنده ات میگیردحال لحظه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط