اسمش قمر بود

+اِسمش قمر بود ...
خودش قرصِ قمر !
همسایه دیوار به دیوارمون بود
محله ی پدریم ، توو دماوند ...
از وقتی که خودمو شناختم ، میخواستمش ...
اونقدر میخواستمش که روزم ، روز نمیشد
اگه توو کوچه از کنارش رد نمیشدم که اونم
زیر پَرِ چادرِ گل شیپوریش ، یه سلامی ،
جویده جویده ... ، بگه و بِره
اصلیتش واسه همین اومدم طهرون !
که زندگی بسازم ...
بسازم و برگردم با سرِ بالا دستشو بگیرم
اما خبردار شدم به ضرب و زورِ باباش
سال به ته نکشیده ، شوهر کرد و
رفت ...

-پس اون صبحی که میگین
برا شماهم هنوز نیومده !
که اگه اومده بود ، این بغضتون چیه ... !؟

+همیشه یه چیزی از وجود معشوق ،
توو قلب عاشق ته نشین میشه ، برا همیشه
حتی اگه همدیگرو ترک کنن
اما این فقط یه طرفه سکه ست پسرم

-و اون طرف سکه ؟

+اینکه اگه دنیا اندازه ی یه نفر کوچیک بشه
و اون یه نفر ، اندازه ی خدا واست بزرگ بشه ،
اگه یه روزی ترکت کنه و بره
اون وقت دین و دنیاتو ، باهم میبازی ...
دیدگاه ها (۴)

حقیقتِ انسان ،به آنچه اظهار می‌دارد نیست !بلکه حقیقتِ او ،نه...

آدما خیلی بی انصافن،یهو میان تو زندگیت درست وقتی که دوست ندا...

باید بیخیال بود گاهی...به زمین و زمان، به تنگ نظران،به آنها ...

سـیب کدامین بــاغ ...؟ لبـانـت را .... اینگ...

من عاشق شدمپارت(13)☆☆☆☆☆☆☆☆☆(هه سو به ته ها زنگ میزنه)هه سو:...

من عاشق شدمپارت(15)☆☆☆☆☆☆☆☆☆هه سو:من میرمته ها:کجا میری؟هه س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط