از جاده ی احساس تو از درد نوشتم
از جاده ی احساسِ تو، از درد نوشتم
ازیک دلِ غمگین،دلِ یک مَرد نوشتم
از قصه ی شبهـای بلندی که تو بودی
تا خاطره هایی کـه شدند زرد نوشتم
از چک چکِ هـر قطره ز دلتنگیِ قلبم
ز آوارگـیِ ایـن دلِ شبـگـرد نـوشتم
از کوششِ بیحاصلِ این قلبِ شکسته
تـا فاصله هایی کـه غـم آورد نوشتم
از سـوز نفـس گیرِِ رُخِ سردِ حضورت
از یک شبِ طـوفـانی ِ نـامرد نوشتم
از دردِ فــراق و غــمِ دلتنـگیِ شبـها
تا ضجـه کـه تأثیـر نمی کرد نوشتم
افسوس نشد باشـی و همدرد بمانی
شاعـر شـدم و از دلِ پُــر درد نوشتم
ازیک دلِ غمگین،دلِ یک مَرد نوشتم
از قصه ی شبهـای بلندی که تو بودی
تا خاطره هایی کـه شدند زرد نوشتم
از چک چکِ هـر قطره ز دلتنگیِ قلبم
ز آوارگـیِ ایـن دلِ شبـگـرد نـوشتم
از کوششِ بیحاصلِ این قلبِ شکسته
تـا فاصله هایی کـه غـم آورد نوشتم
از سـوز نفـس گیرِِ رُخِ سردِ حضورت
از یک شبِ طـوفـانی ِ نـامرد نوشتم
از دردِ فــراق و غــمِ دلتنـگیِ شبـها
تا ضجـه کـه تأثیـر نمی کرد نوشتم
افسوس نشد باشـی و همدرد بمانی
شاعـر شـدم و از دلِ پُــر درد نوشتم
- ۱.۳k
- ۰۹ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط