بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته

بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته
بریز آب روان تا من، بشویم مخفی از دشمن
تنش از زیر پیراهن، ولی آهسته آهسته
ببین بشکسته پهلویش، سیه گردیده بازویش
تو خود ریز آب بر رویش، ولی آهسته آهسته
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید با دلی خونبار ، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم حسین ای راحت جانم
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته
روم شب ها سراغ او، به قبر بی چراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته
#لبیک_یافاطمه_زهرا(س)
دیدگاه ها (۱۰)

بفرمایید شیرینی پنجره ای های من :-P

مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهمهمه ی زندگی ِ شیر خدا ریخت ...

.دود بود و دود بود و دود بودگل میان آتش نمرود بودشعله می پیچ...

. از ته دلت بخونگفتم گرفتارم خدا گفتی که آزادت کنمگف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط