امشب سازت را بیاور
امشب سازت را بیاور....
نشانه بگیر به سمت همین مهتاب پریده رنگ....
سازت باید امشب عشق بنوازد ،،
مهتاب بیمارگونه است....
سرمای پاییز نقره را از صورتش پاک کرده و زر اندود شده امشب... امشب برای دلتنگی هایم کمی عشق بنواز...امشب ساز دنیا را شکسته ام دلم رقص نمیخواهد...
عاشقانه ای آرام میخواهد که دستهای تو بنوازد،،،،
سازت راکوک کن بنواز وفضای گرفته ی دلهای ما را کمی شاد کن...
باشد که مهتاب سر از بستر بیماری بردارد و برای فردا دوباره حریر نقره بپوشد....
نشانه بگیر به سمت همین مهتاب پریده رنگ....
سازت باید امشب عشق بنوازد ،،
مهتاب بیمارگونه است....
سرمای پاییز نقره را از صورتش پاک کرده و زر اندود شده امشب... امشب برای دلتنگی هایم کمی عشق بنواز...امشب ساز دنیا را شکسته ام دلم رقص نمیخواهد...
عاشقانه ای آرام میخواهد که دستهای تو بنوازد،،،،
سازت راکوک کن بنواز وفضای گرفته ی دلهای ما را کمی شاد کن...
باشد که مهتاب سر از بستر بیماری بردارد و برای فردا دوباره حریر نقره بپوشد....
- ۱.۱k
- ۰۱ آذر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط