پارت

پارت ۱۱
جیمین هرروز با گریه میخوابید با گریه بیدار میشد یه روز که جیمین تو خونه بود خواهر ات میاد خونه جیمین
خواهر ات: جیمین میدونی من کیم
جیمین: ارع خواهر ات هستی (با گریه)
خواهر ات: جیمین گریه نکن
جیمین: چرا زنم مرد من گریه نکنم
خواهر ات: بچه و زنت زندن
جیمین: اشکاشو پاک کرد گفت چ....چی کجا هستن؟!
خواهر ات: تو نیویورک هستن
جیمین: اوکی بلیط بگیر بریم اونجا که جیمین یهو از خواب بیدار میشه
جیمین چ...چی این فقط یه خواب بود نه این امکان ندارهههه این نباید یه خواب باشههه
چی میشد این خواب به واقعیت تبدیل میشد چی میشد اخههه
جیمین خونه بود که یکی از بادیگارد هاش صداش کرد
بادیگارد: آقای پارک
جیمین: ب‌...بله
بادیگارد: یه خبر خوب ات و بچه زندن
جیمین: چ.....چی کجا هستنن؟!(با اشک شوق)
بادیگارد: تو نیویورک هستن
جیمین: زود باش بگو هواپیما شخصیمو آماده کنن بریم اونجا
بادیگارد: چشم قربان
رسیدن اونجا
جیمین: زود خونه ات رو پیدا کنین زوددد
بادیگارد: چشم قربان
بادیگارد: پیدا کردیم
جیمین: کجاستت؟!
بادیگارد: خیابان....کوچه....طبقه سوم
جیمین: زود باشین بریم اونجا
جیمین: وایی خیلی خوشحالمممممم:)

پارت ۱۲ رو فردا میزارممم:)
دیدگاه ها (۲۵)

ارع دیگه داستان واقعی سفید برفی اینه:)💔😂#نفر_بعدی_در_کار_نیس...

دهمین سالگرد بی تی اس مبارکک:)#نفر_بعدی_در_کار_نیست #نفر_بعد...

پارت ۱۰جیمین: اوممم بیبی گرل عجب بدنی داری هاات: ددی برو بیر...

و این است قدرت بی تی اس:)#نفر_بعدی_در_کار_نیست #نفر_بعدی_در_...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۲ بادیگارد اومد بادیگارد : قربان فهمیدم ...

جیمین فیک زندگی پارت ۸۲# جیمین : چرا انقدر ذوق داری بریم خون...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۸#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط