فیک کاچان🌚🍷

فیک کاچان🌚🍷
part 4
فردا صبح
کاچان: آلمایت سنسه؟
آلمایت: بله باکوگوی جوان؟
کاچان: ممکنه تودوروکی امروز برای کلاس حاضر نشه؟
آلمایت : تودوروکی جوان چه مشکلی داره؟
کاچان: دیشب تصادف کرده
آلمایت: نه مشکلی نیست میتونه استراحت کنه
کاچان: ممنون
کاچان داشت از دفتر خارج میشد
آلمایت: باکوگوی جوان؟
کاچان: بله آلمایت سنسه؟
آلمایت: تو هم پیش تودوروکی بمون. ممکنه حوصلش سر بره
کاچان: چشم
کاچان در زد و رفت تو اتاق تودوروکی
کاچان: شوتو؟
شوتو: عاح کاچان.... بالاخره اومدی
کاچان: اجازت رو گرفتم. سوبا هم برات اوردم
شوتو: تو از کجا میدونی من سوبا دوست دارم؟
کاچان: بخور دیگه
شوتو: میخورم حالا
کاچان: بدون مجبورم کردی!
و بعد چاپستیک رو برداشت و سوبا رو گذاشت تو دهن شوتو.
شوتو: ( با دهن پر) چیکار میکنی؟
کاچان اما گوشش بدهکار نبود و تند تند سوبا میکرد تو حلق شوتو بنده خدا🤭😁
شوتو بعد از به زور قورت دادم کلی سوبا
شوتو: یادم باشه دفعه دیگه غیبت نکنم!
کاچان: ببر
شوتو: گیم بزنیم؟
کاچان: بزنیم
بعد از یک ساعت بازی
شوتو: بیخیال کاچان.... تو کلی این بازی رو تمرین کردی من اولین بارمه!
کاچان: اون دیگه به من ربطی نداره!