مرا در میان روزهای خسته ات ...پیدا خواهی کرد...وقتی که شانه ی هیچ کسی ...آرامت نمیکند !برمی گردی ...و پاره های قلبی را می بینی که...دیگر نمیتپد...که از من یک جسد مانده !و از تو خروارها ردپا ...