my prisoner

پارت ۱۹
ویو بنگچان
داشتم مثل همیشه به سمت دفترم ، که یهو حس کردم سونگمین کنارم نیست. سرم برگردوندم و دیدم داره مثل یه پاپی(از همین الان مشخص شد) داره سعی میکنه بهم برسه. ناخودآگاه به این حرکتش ، لبخندی زدم اما سریع خودم رو جمع و جور کردم. ایستادم تا بهم برسه و زیر لب گفتم
بنگچان: کیوت..
بهم رسید دوباره شروع به حرکت کردم و بعد چند دقیقه به دفتر من رسیدیم و وارد شدیم. پشت میز همیشگیم نشستم و اون هم ، در رو بست و سریع کنار میز من ایستاد.
بنگچان: مثل اینکه فلیکس خوب بهت همه چیز رو یاد داده.
سونگمین، با صدایی نلزک و خیلی اروم که به سختی شنیده میشد گفت
سونگمین: ب-ب-بله
با شنیدن صدای سونگمین شوکه شدم. با چشمای گرد به اون نگاه کردم.
بنگچان: تو..تو الان حرف زدی؟!
سونگمین، یه کاغذ برداشت و با خودکار داخل جیبش نوشت: من گاهی میتونم کلمات کوچیک رو بگم.
بنگچان ، که تو شوک بود فقط به نوشته اون نگاه میکرد.
بنگچان: یعنی وقتی احساس ارامش کنی؟
سونگمین نوشت: میشه گفت اره
بنگچان: پس حق با فلیکس بود..
با چهره ای کنجکاو نگاهم میکرد.
بنگچان: هیچی بیخیال..برو اون قفسه رو با ترتیب حروف مرتب کن.
سونگمین، سری تکون داد و رفت تا کارش رو شروع کنه.
۳ هفته بعد
۳ هفته از استخدام شدن سونگمین گذشته بود..بنگچان ، خیلی با اون نرم شده بود و دیگه نثل قبل باهاس خشن نبود. سونگمین هم ، به بنگچان اعتماد کرده بود و تقریبا دیگه ترسی از اون نداشت و همیشه کارش رو عالی انجام میداد. هیونجین هم ، وقتی که دید فلیکس دیگه بهش اهمیت نمیده و همش دوباره پیش بنگچانه..حسودی میکرد...خودش هم دلیلش رو نمیدونست ولی حس میکرد که حس هایی به اون داره و میخواست دوباره فلیکس رو به سمت خودش بکشه..اما نه مثل قبل خشن..میخواست ایندفعه ملایم تر رفتار کنه.
ویو سونگمین
داخل دفتر بنگچان بودم و روی صندلی مشغول انجام کارم بودم ، که یهو سونگهون در زد و وارد شد.
سونگهون: رئیس..نیرو جدید اومد.
بنگچان ، نگاهش رو به سونگهون داد و گفت
بنگچان: بیارش اینجا.
سونگهون، از اتاق بیرون رفت. با حالتی سوالی به بنگچان نگاه کردم.
بنگچان: چیزی نیست..خدمتکار جدید استخدام کردم.
جوری که انگار متوجه شدم ، سرم رو تکون دادم و به انجام کارم ادامه دادم. سونگهون دوباره برگشت..اما اینبار با یک شخص دیگه...فک کنم باید همون خدمتکار باشه.
من و چان ، نگاهمون به سمت اون فرد رفت. یه پسر با قد متوسط و موهایی سیاه و چشمانی سبز.
سونگهون: رئیس..ایشون پارک دو یون.
دیدگاه ها (۵۹)

my prisoner

my prisoner

my prisoner

my prisoner

آن سوی آینه P 34به زنجیر ها نگاه کردم پاره شده بودن( ویو ا.ت...

دختر سایه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط