Suni : یازدهم
Suni : یازدهم
Lesung : دوازهم
Le Yang : نهم
پارت ۱_
سونی : پاشو ببینم فسقلی ، باید بری مدرسه
لی یانگ : هووومممم نوناااا بذار یکم دیگه بخوابممم
در ضمن انقد به من نگو فسقلی
سونی رفت تو آشپزخونه که لیسونگ یه لیوان آب پرتقال داد دستش
سونی : مرسییی
لیسونگ : حاضر شو بریم ؛ حواست باشه حتما ژاکت بپوشی هوا خیلی سرده
لی یانگ : اوووو کشتینمون با این عاشقانه های خواهر برادریتون
سونی و لیسونگ : تو خفهه
سونی : تا دیرمون نشده حاضر شید بریم ، روز اول بهتره دیر نکنیم
_________
In school
سونی وارد حیاط شد
هیسان : اووووو عجب دختر جذابی
رینهو : دهنتو ببند منحرف احتمالن خواهر لیسانگه !
هیسان : خب باشه
رینهو : لیسانگ دوستمونه عوضی !
هیسان : خودم میدونمممم
شوخی کردم فقط !
رینهو : بهتره نکنی !
رینهو رفت پیش سونی :
_سلام ، خواهر لیسونگ و لی یانگ هستی درسته ؟
+سلام ، شما؟
_رینهو ، دوست لیسونگم
+خوشوقتم
_همچنین
باهاش دست دادمو رفتم پیش یهری
÷سوونییییی
+یه رییییییی
یه ریو محککممم بغل کردمو رفتیم گوشهی حیاط نشستیم
÷این پسره کیه ؟
+کی ؟ اونی که بهم دست داد؟
رینهو ، دوست لیسونگه
÷اووووو
+جو نگیرتت ، فقط دست دادیم
÷باااااشه
دستمو آوردم بالا که بزنمش که زنگ خورد و مجبور شدیم بریم
___________
In class
آروم با یهری رفتیم یه گوشه نشستیم....
حتتتما حمایت کنید پلییز:)
مرسیییی♡
شرط : ۱۰ تا کامنت
۲۰ تا لایک :)
#بی_تی_اس
#رمان
#رمان_عاشقانه
#رمان_فانتزی
#مدرسه
#دبیرستان
#ویسگون
#فیک
Lesung : دوازهم
Le Yang : نهم
پارت ۱_
سونی : پاشو ببینم فسقلی ، باید بری مدرسه
لی یانگ : هووومممم نوناااا بذار یکم دیگه بخوابممم
در ضمن انقد به من نگو فسقلی
سونی رفت تو آشپزخونه که لیسونگ یه لیوان آب پرتقال داد دستش
سونی : مرسییی
لیسونگ : حاضر شو بریم ؛ حواست باشه حتما ژاکت بپوشی هوا خیلی سرده
لی یانگ : اوووو کشتینمون با این عاشقانه های خواهر برادریتون
سونی و لیسونگ : تو خفهه
سونی : تا دیرمون نشده حاضر شید بریم ، روز اول بهتره دیر نکنیم
_________
In school
سونی وارد حیاط شد
هیسان : اووووو عجب دختر جذابی
رینهو : دهنتو ببند منحرف احتمالن خواهر لیسانگه !
هیسان : خب باشه
رینهو : لیسانگ دوستمونه عوضی !
هیسان : خودم میدونمممم
شوخی کردم فقط !
رینهو : بهتره نکنی !
رینهو رفت پیش سونی :
_سلام ، خواهر لیسونگ و لی یانگ هستی درسته ؟
+سلام ، شما؟
_رینهو ، دوست لیسونگم
+خوشوقتم
_همچنین
باهاش دست دادمو رفتم پیش یهری
÷سوونییییی
+یه رییییییی
یه ریو محککممم بغل کردمو رفتیم گوشهی حیاط نشستیم
÷این پسره کیه ؟
+کی ؟ اونی که بهم دست داد؟
رینهو ، دوست لیسونگه
÷اووووو
+جو نگیرتت ، فقط دست دادیم
÷باااااشه
دستمو آوردم بالا که بزنمش که زنگ خورد و مجبور شدیم بریم
___________
In class
آروم با یهری رفتیم یه گوشه نشستیم....
حتتتما حمایت کنید پلییز:)
مرسیییی♡
شرط : ۱۰ تا کامنت
۲۰ تا لایک :)
#بی_تی_اس
#رمان
#رمان_عاشقانه
#رمان_فانتزی
#مدرسه
#دبیرستان
#ویسگون
#فیک
۴.۳k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.