خانه

مطالب جدید

مطالب محبوب

عربي

دانلود اپلیکیشن

وبلاگ

سوالات متداول

درباره ما

قوانین

دسته بندی ها

تا آئینه رفتم که بگیرم

عاشقانه ها

تا آئینه رفتم که بگیرم

تا آئینه رفتم که بگیرم
خبر از خویش

دیدم که در آن آئینه
هم جز تو کسی نیست ...

#هوشنگ_ابتهاج
#زین_پس_سکوت

عاشقانه ها

۹.۸k

۱۴ فروردین ۱۳۹۹

دیدگاه ها (۳)

هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.

آدم اصلا نباید ترسو باشه. اگه باید زد چونه‌ی یکی رو خورد

آدم اصلا نباید ترسو باشه. اگه باید زد چونه‌ی یکی رو خورد

شبها گذرد که دیده نتوانم بست

شبها گذرد که دیده نتوانم بست

ترس از مردن

ترس از مردن

نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این‌ پا و آن‌ پا می‌ڪرد

نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام این‌ پا و آن‌ پا می‌ڪرد

من اینجوریم که برای هالووین پول گرفتم از بابام تا برم

من اینجوریم که برای هالووین پول گرفتم از بابام تا برم

نتونستم درست عکس بگیرم ولی اینو تو کوچمون دیدم

نتونستم درست عکس بگیرم ولی اینو تو کوچمون دیدم

من طبیبا ز تو از خویش خبر دار ترم.... 🌸💚

من طبیبا ز تو از خویش خبر دار ترم.... 🌸💚

کسی که ازت اصکی رفتم معذرت میخوام یادم نیست کی بودی که از

کسی که ازت اصکی رفتم معذرت میخوام یادم نیست کی بودی که از

‌ چه کنم با غم خویش؟

‌ چه کنم با غم خویش؟

فقط یه ثانیه با وی پی ان مامانم رفتم تو تیک تاک

فقط یه ثانیه با وی پی ان مامانم رفتم تو تیک تاک

nixio

🇮🇷چشم تو را دور دیدند

🇮🇷چشم تو را دور دیدند

هانا🛐🛐🛐🛐🛐🛐

هانا🛐🛐🛐🛐🛐🛐

رفتم توی بالکن هوا رو نگا کنم دیدم از پشت یه ساختمون پهبا

رفتم توی بالکن هوا رو نگا کنم دیدم از پشت یه ساختمون پهبا

reinn

دیروز تو مدرسه ی دختره با اکیپشون حرف میزد میگفت آره ای ا

دیروز تو مدرسه ی دختره با اکیپشون حرف میزد میگفت آره ای ا

نصب برنامه ویسگون