خواستن همیشه توانستن نیست
خواستن همیشه توانستن نیست
من تو را میخواستم، توانستم؟
لب داشتم، بوسه خواستم، توانستم؟
دست داشتم، آغوش توانستم؟
گاهی خواستن توان ندارد
زورش به رفتن، نبودن، نیست شدن
نمیرسد که نمیرسد!
او هم که گفته کوه را به دوش میکشد
اگری داشت محال
پاسخی که هرگز نشنیده بود
او به "نه" باخته بود
که چنین به ادعا حرف میزد
من تو را برای پایان خستگیهایم نمیخواستم
فقط میخواستم
جای آه دهانم گرم اسمت باشد
من تو را میخواستم، توانستم؟
لب داشتم، بوسه خواستم، توانستم؟
دست داشتم، آغوش توانستم؟
گاهی خواستن توان ندارد
زورش به رفتن، نبودن، نیست شدن
نمیرسد که نمیرسد!
او هم که گفته کوه را به دوش میکشد
اگری داشت محال
پاسخی که هرگز نشنیده بود
او به "نه" باخته بود
که چنین به ادعا حرف میزد
من تو را برای پایان خستگیهایم نمیخواستم
فقط میخواستم
جای آه دهانم گرم اسمت باشد
- ۶۴۷
- ۰۲ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط