بانوی من آرزو دارم

💭
بانوی من! آرزو دارم
در روزگاری دیگری دوستت میداشتم.
روزگاری مهربان تر، شاعرانه تر 
روزگاری که شمیم کتاب، شمیم یاسمن
و شمیم آزادی را بیشتر حس می کرد.
 
آرزو می کردم 
که دوستت می داشتم
در روزگاری که شمع حاکم بود و هیزم
و بادبزن های ساخت اسپانیا
و نامه ها ی نوشته با پر
و پیراهن های تافته‌ی رنگارنگ.
نه در روزگار موسیقی دیسکو
و ماشین های فراری
و شلوارهای جین چل تکه.
 
آرزو می کردم 
تو را در روزگار دیگری می دیدم 
روزگاری که گنجشکان حاکم بودند 
آهوان، پلیکان ها یا پریان دریایی.
نقاشان، موسیقی دان‌ها، شاعران،
عاشقان، کودکان و یا دیوانه ها.
 
آرزو می کردم که تو از آنِ من بودی
در روزگاری که بر گل ستم نبود 
بر شعر، بر نی و بر لطافت زنان.
اما افسوس دیر رسیده ایم 
ما گل عشق را می کاویم 
در روزگاری که عشق را نمی شناسد.
♥️
#نزار_قبانی
دیدگاه ها (۳)

😍😍😍دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.دختری با موهای بلند مشکی ...

کیا تو این بشقابا استانبولی خوردن؟؟

یک‌جایی خفه می‌شوی و کم‌ می‌آوری. تمام صبر کردن‌هایت، تمام ک...

👌👌👌👌ای کاش از کودکیبجای آن همه لالایی های بی سر و ته یک نفر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط