پارت 30 اوای عشق
#جونگ کوک
لبام رو گذاشتم رو لباس داشتم با ولع میبوسیمش که یهو به خودش اومد منو هل داد و خواست از ماشین پیاده بشه که دستش رو گرفتم تقلا میکرد که ولش کنم ولی من فقط یه چیز رو میدونستم اون باید مال من شه من مال خودم میکنمت رکسانا تو باشه عاشق من بشی چاره ای نداری
-جونگ کوک شی ولم کن میگم ولم کن
+هه به چی فکر میکنی فکر میکنی من دلم میاد کاریت کنم
-پس تو چرا من و میترسونی هاااااا
+ببخشید نمیدونستم میترسی
-میدونی چیه من درسته یبار باهات بودم ولی قرار نیست دیگه با تو باشم من تو رو به چشم یه مربی میبینم که بهم کمک میکنه فهمیدی پس بی خودی برای خودت نبرو ندور
من یه ایرانی ام پس میتونم به راحتی ولت کنم و برم جونگ کوک شی وقتی تو از زندگی شومی که من داشتم با خبر بشی حتی تو روم نگاه نمیکنی میگی هه این دختر هرزه پی پدر و مادره این دختر ماد....هیچی ولش کن من چرا دارم بهت میگم ولش کن به امید دیدار سونبه.
از ماشین رفت پایین اه این دختر چش شده بود خیلی عصبی بودم اصلا نمیدونستم باید چیکار کنم گوشیم رو برداشتم و به جیمین زنگ زدم
صدای خواب الود جیمین از پشت گوشی اومد
-الو جانگ کوک چیزی شده این موقع زنگ زدی
+امم جیمینا من حالم زیاد خوب نیست میشه بیام پیش تو
-اره منتظرم بیا ببینم کی دل برادر کوچیکم رو شکونده
+باشه اومدم بایی
خیلی دوست داشتم ببینم تو زندگی رکسانا چه اتفاقی افتاده چرا به زندگیش میگه شوم اون که از همه دوستاش پولدار تره پس چرا من باید این ماجرا رو بفهمم که رکسانا به خودش میگه شوم اههه الان یادم اومد لعنتی یه فایل داشتم که کل زندگی رکسانا رو میفهمیدم زود رفتم گوشه خیابون وایستادم و فلش رو زدم به لبتاب رفتم تو فایل که میگفت وایییییی این چیه انقد زیاده شروع کردم به خوندنش
وقتی همه رو خوندم چشماش پر از اشک شد چه زندگی شومی داشته فک میکنه مرگ مادرش تقصیر اونه و پدرش چقدر بی رحمانه دختر خودش رو به مدت سه سال زندانی کرد
#یونجون
داشتم از خوشحالی بال درمیاوردم ینی من دوباره مثل بار اول رکسانا رو مییبنم موهای خوشکلش رنگ لباس اندامش چشم های کشیده و جذابش رو دوباره میبینم خیلی خوشحال بودم
#رکسانا
دیشب همه چیو به دخترا توضیح دادم اول کلی گریه کردن بعدش اومدن بغلم باهم خوابیدیم الان داریم خودمون رو برای کمپانی و برای شروع ظبط موزیک ویدیو اماده میکنیم تو افکار خودم غرق بودم که گوشیم زنگ خورد ناشناس بود
+الو
-فک میکنی اوپام رو میدم بهت ها هرزه
+چی بلغور میکنی برا خودت تو کی هستی
-من رو نمیشناسی هه منم...
عزیزانم اینم پارت 30 امید وارم خوشتون بیاد💜✌
#پست_جدید #فالو_لایک_فراموش_نشه😻❤👉
لبام رو گذاشتم رو لباس داشتم با ولع میبوسیمش که یهو به خودش اومد منو هل داد و خواست از ماشین پیاده بشه که دستش رو گرفتم تقلا میکرد که ولش کنم ولی من فقط یه چیز رو میدونستم اون باید مال من شه من مال خودم میکنمت رکسانا تو باشه عاشق من بشی چاره ای نداری
-جونگ کوک شی ولم کن میگم ولم کن
+هه به چی فکر میکنی فکر میکنی من دلم میاد کاریت کنم
-پس تو چرا من و میترسونی هاااااا
+ببخشید نمیدونستم میترسی
-میدونی چیه من درسته یبار باهات بودم ولی قرار نیست دیگه با تو باشم من تو رو به چشم یه مربی میبینم که بهم کمک میکنه فهمیدی پس بی خودی برای خودت نبرو ندور
من یه ایرانی ام پس میتونم به راحتی ولت کنم و برم جونگ کوک شی وقتی تو از زندگی شومی که من داشتم با خبر بشی حتی تو روم نگاه نمیکنی میگی هه این دختر هرزه پی پدر و مادره این دختر ماد....هیچی ولش کن من چرا دارم بهت میگم ولش کن به امید دیدار سونبه.
از ماشین رفت پایین اه این دختر چش شده بود خیلی عصبی بودم اصلا نمیدونستم باید چیکار کنم گوشیم رو برداشتم و به جیمین زنگ زدم
صدای خواب الود جیمین از پشت گوشی اومد
-الو جانگ کوک چیزی شده این موقع زنگ زدی
+امم جیمینا من حالم زیاد خوب نیست میشه بیام پیش تو
-اره منتظرم بیا ببینم کی دل برادر کوچیکم رو شکونده
+باشه اومدم بایی
خیلی دوست داشتم ببینم تو زندگی رکسانا چه اتفاقی افتاده چرا به زندگیش میگه شوم اون که از همه دوستاش پولدار تره پس چرا من باید این ماجرا رو بفهمم که رکسانا به خودش میگه شوم اههه الان یادم اومد لعنتی یه فایل داشتم که کل زندگی رکسانا رو میفهمیدم زود رفتم گوشه خیابون وایستادم و فلش رو زدم به لبتاب رفتم تو فایل که میگفت وایییییی این چیه انقد زیاده شروع کردم به خوندنش
وقتی همه رو خوندم چشماش پر از اشک شد چه زندگی شومی داشته فک میکنه مرگ مادرش تقصیر اونه و پدرش چقدر بی رحمانه دختر خودش رو به مدت سه سال زندانی کرد
#یونجون
داشتم از خوشحالی بال درمیاوردم ینی من دوباره مثل بار اول رکسانا رو مییبنم موهای خوشکلش رنگ لباس اندامش چشم های کشیده و جذابش رو دوباره میبینم خیلی خوشحال بودم
#رکسانا
دیشب همه چیو به دخترا توضیح دادم اول کلی گریه کردن بعدش اومدن بغلم باهم خوابیدیم الان داریم خودمون رو برای کمپانی و برای شروع ظبط موزیک ویدیو اماده میکنیم تو افکار خودم غرق بودم که گوشیم زنگ خورد ناشناس بود
+الو
-فک میکنی اوپام رو میدم بهت ها هرزه
+چی بلغور میکنی برا خودت تو کی هستی
-من رو نمیشناسی هه منم...
عزیزانم اینم پارت 30 امید وارم خوشتون بیاد💜✌
#پست_جدید #فالو_لایک_فراموش_نشه😻❤👉
۳۹.۴k
۰۷ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.