پشیمانی بعد از خطا
◇ پشیمانی بعد از خطا ◇
( چند پارتی )
# پارت ۲
ویو ا.ت : هیچوقت کاری که باهام کرد رو نمیبخشم هیچوقت ... داشت بارون میبارید آسمون هم داشت به حالم گریه میکرد با پای پیاده داشتم تو خیابونا میدویدم ... با گریه با جینا ( دوست بچگیش تا الان ) تماس گرفتم ...
ا.ت : الو ( بغض )
جینا : ا.ت عزیزم ؟ چی شده گریه کردی ؟
ا.ت : آ ... آره ... جینا ... هق ... میتونم ... هق ... یه مدت بیام پیشت ؟
جینا : معلومه عزیزم من که از خدامه حتما
ا.ت : در رو ... هق ... باز کن نزدیکم ... خدافظ
جینا : خدافظ
ویو ا.ت : بعد چند دیقه رسیدم جینا دم در منتظرم بود به سرعت سمتش دویدم و محکم بغلش کردم و بلند بلند زدم زیر گریه ....
جینا : ا.ت ... چی شده ؟ ... داری نگرانم میکنی
ا.ت : جیناااااا ؟ ( گریه )
جینا : بیا بریم داخل تعریف کن ببینم چی شده ؟
ویو ا.ت : همه چی رو برای جینا تعریف کردم که با عصبانیت گفت ...
جینا : حقشه بره بمیره ... مرتیکه عوضی ( مواظب حرف زدنت باش 🔪 ) ا.ت طلاق رو حتما بگیر ... متاسفم ( بغض کرده )
ا.ت : ( با گریه جینا رو بغل میکنه )
ویو ا.ت : جینا کسی بود که ههمیشه درد و دلام رو باهاش به اشتراک میزاشتم و راحت بودم کلا ... هر وقت گریم میگرفت امن ترین جای کل دنیا برام شونههای جینا بود که میتونستم روشون راحت بزنم زیر گریه و زخمام ر. مرحم کنم ....
☆ پرش زمانی موقع طلاق
قاضی : خانم لی ا.ت شما راضی به طلاق هستین ؟
ا.ت : بله ( سرد )
قاضی : آقای جئون جونگ کوک شما دلیل طلاقتون از همسرتون رو بچه دار نشدن گفتین درستع ؟
کوک : بله
قاضی : راضی به جدایی هستین ؟
ا.ت : هرچه سریع تر لطفا
قاضی : فقط باید مطمئن شیم بچه ندارید وقرنه دادگاه بعد از به دنیا اومدن بچه تشکیل میشه
ا.ت : هه بچه ندارم ... اگه داشتمم میکشتمش چون نمیخوام بچم از یه حرم زاده باشه
کوک : حرف دهنت رو بفهم
ا.ت : دروغه ؟
قاضی : ساکت شین نظم دادگاه رو بهم نزنید لطفا ... خانم لی شما هر جور شده باید آزمایش بدین بعد من جدایی شمارو سادر کنم
ا.ت : بله حتما
ویو کوک : ....
( چند پارتی )
# پارت ۲
ویو ا.ت : هیچوقت کاری که باهام کرد رو نمیبخشم هیچوقت ... داشت بارون میبارید آسمون هم داشت به حالم گریه میکرد با پای پیاده داشتم تو خیابونا میدویدم ... با گریه با جینا ( دوست بچگیش تا الان ) تماس گرفتم ...
ا.ت : الو ( بغض )
جینا : ا.ت عزیزم ؟ چی شده گریه کردی ؟
ا.ت : آ ... آره ... جینا ... هق ... میتونم ... هق ... یه مدت بیام پیشت ؟
جینا : معلومه عزیزم من که از خدامه حتما
ا.ت : در رو ... هق ... باز کن نزدیکم ... خدافظ
جینا : خدافظ
ویو ا.ت : بعد چند دیقه رسیدم جینا دم در منتظرم بود به سرعت سمتش دویدم و محکم بغلش کردم و بلند بلند زدم زیر گریه ....
جینا : ا.ت ... چی شده ؟ ... داری نگرانم میکنی
ا.ت : جیناااااا ؟ ( گریه )
جینا : بیا بریم داخل تعریف کن ببینم چی شده ؟
ویو ا.ت : همه چی رو برای جینا تعریف کردم که با عصبانیت گفت ...
جینا : حقشه بره بمیره ... مرتیکه عوضی ( مواظب حرف زدنت باش 🔪 ) ا.ت طلاق رو حتما بگیر ... متاسفم ( بغض کرده )
ا.ت : ( با گریه جینا رو بغل میکنه )
ویو ا.ت : جینا کسی بود که ههمیشه درد و دلام رو باهاش به اشتراک میزاشتم و راحت بودم کلا ... هر وقت گریم میگرفت امن ترین جای کل دنیا برام شونههای جینا بود که میتونستم روشون راحت بزنم زیر گریه و زخمام ر. مرحم کنم ....
☆ پرش زمانی موقع طلاق
قاضی : خانم لی ا.ت شما راضی به طلاق هستین ؟
ا.ت : بله ( سرد )
قاضی : آقای جئون جونگ کوک شما دلیل طلاقتون از همسرتون رو بچه دار نشدن گفتین درستع ؟
کوک : بله
قاضی : راضی به جدایی هستین ؟
ا.ت : هرچه سریع تر لطفا
قاضی : فقط باید مطمئن شیم بچه ندارید وقرنه دادگاه بعد از به دنیا اومدن بچه تشکیل میشه
ا.ت : هه بچه ندارم ... اگه داشتمم میکشتمش چون نمیخوام بچم از یه حرم زاده باشه
کوک : حرف دهنت رو بفهم
ا.ت : دروغه ؟
قاضی : ساکت شین نظم دادگاه رو بهم نزنید لطفا ... خانم لی شما هر جور شده باید آزمایش بدین بعد من جدایی شمارو سادر کنم
ا.ت : بله حتما
ویو کوک : ....
- ۶.۲k
- ۲۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط