archer girl

ویو نامجون : رفتم داخل کلاس نقاشی زنگ ازاد بود برا همین هر کار میخواستیم میتونستیم بکنیم هیچکس به جز من توی اتاق نبود چند تا اسپری رنگ بودن برشون داشتم و روی کاغذ بزرگی که به دیوار بود اسپری کردم و همین جوری نقاشی میکردم چند مین گذشت و وقتی نقاشیم تموم شد بهش نگاه کردم عکس (عکس نقاشی نامجون اولی سطر اول دست چپ ) یه دست که کمان داشت و کشیدم در حال نگاه کردنش بودم که لی مین اومد پیشم
لی مین : اووو نامجونا چقدر خوب میکشی باید این و به عنوان پوستر تیم کمانداران دانشگاه انتخاب کنیم
نامجون : یا چی داری میگی
لی مین : بزار برم سر مربی تیم کمانداران رو بیارم ببینه نقاشیتو تا به عنوان پوستر قبولش کنه
نامجون : وایسا لی مین کجا میری صبر کن . همین جوری دنبال لی مین میدونید اما فایده نداشت و اخر سر کار خودشو کرد و رفت اقای لی گون که بهش لقب کمان ساز رو دادن چون کان های دانش اموز ها رو خودش درست میکرد سر مربی تیم کمانداران اورد
اقای لی گون : وایی این نقاشی خیلی خوشگله نامجون اجازه میدی برای پوستر تیم ازش استفاده کنیم
نامجون : ب.بله
اقای لی گون : نامجون تو تو هنر استعداد خوبی داری و همینجوریش هوشت هم بالاست اگر بخوای تو طراح لباس های بچه های تیم باش و پوستر و... با تو باشه
نامجون : لطفتون ممنون ولی من نمیتونم
اقای لی گون : درکت میکنم پیشنهاد یهویی بود اما بهش فک کن باشه
نامجون : باشه پیشنهادتون و قبول میکنم
اقای لی گون : ازت ممنونم نامجون حالا زنگ بعدی بیا سالن ورزش تا ترو به بچه ها و لیدر تیر انداز معرفی کنم
نامجون : لیدر تیر انداز کی هست؟
لی گون : لیدر تیر انداز لقب کیم مین سو کاپیتان تیم هستش تو ۳سال پی در پی قهرمان جام المپیک شد
نامجون : اها فهمیدم
لی گون : اوکی پسرم برو به سلامت







خب خب من برگشتممممم
اینم از پارت جدید البته کسی خوب داستان و نمیخونه اما اومدم پارت جدید و اپ کنم