سناریو
وقتی دارین دکوراسیون خونه تون رو عوض میکنین و تو داری یه قسمت رو رنگ میزنی که از بالای صندلی میوفتی
"نامجون"
نامجون : ا/ت مراقب باش!!
یهو زیر پات خالی شد و داشتی میوفتادی که کمرت رو میگیره و توی بغلش میوفتی..
"جین"
خیلی سریع تورو میگیره و با ترس به صورتت نگاه میکنه و بعد اخمی میکنه و آروم با مشت میزنه به موهات...
جین : دختره گیج حواستو جمع کن!!
"یونگی"
صندلی داشت کج میشد که سریع میاد سمتت و صندلی رو نگه میداره و نفسی از راحتی میکشه
یونگی: ا/ت عزیزم لطفا بیشتر مراقب خودت باش!!
"جیهوپ"
دوتا دستاشو دور کمرت حلقه میکنه و میگیرتت و با دوتا انگشتش میزنه به صورتت و زمزمه میکنه
جیهوپ : قشنگم... دلم نمیخواد آسیب ببینی لطفا زیاد سخت نگیر و قسمت هایی رو که نمیتونی رنگ کنی رو خودم رنگ میزنم!!
"جیمین"
اونطرف بود و نتونست بگیرتت و دستت رو که زخمی بود رو باند پیچی میکرد و با حالت زار لب زد...
جیمین : دختره احمق اگه یوقت سرت آسیب میدید چی؟؟ چرا انقدر حواس پرتی؟؟
نمیگی من آخرش از دستت دق میکنم؟؟؟
"تهیونگ"
زیر پات خالی شد و داشتی میوفتادی که تهیونگ بدو بدو اومد سمتت و یکی از دستاشو زیر سرت و اون یکی رو دور کمرت گذاشت و باهم افتادین زمین...
سرش رو آروم بالا اورد و لبخندی زد...
تهیونگ : خوشحالم که چیزیت نشد!!
"جونگ کوک"
براید استایل میگیرتت و زمزمه میکنه :
جونگ کوک : با این وضعیت لازم نکرده کمک کنی خودم همه کار رو انجام میدم!!!
به من میگن آقای جئو....
مفتخر داشت راهشو میرفت که میخوره به جعبه رنگ و همه رنگا میریزه رو صورتش که داد میزنه؛
جونگ کوک : غلط خوردممم... دیگه به خودم مغرور نمیشمممم
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.