عشق ...
عشق ...
حادثه ایست میان دو نگاه ،
تند و آتشین،
کور و حسود،
اتفاقی ست که از چشم آغاز می شود و در لحظه می افتد.
گاه،در همان چشم فروکش می کند و پایان می گیرد .،
گاه، تا عمق دل نفوذ می کند و ماندگار می شود
دوست داشتن اما،...
آگاه است و آرام،
سر به زیر است و خواستنی،
از دل آغاز می شود و در دل جاودان...
عاشق ،معشوق را در حصارِ خود،می خواهد و دلداده ،دنیا را برای دلدار ....
و تو
دوست داشتنی ترینِ من ،...
آرام به دست آمدی و شیرین به دل نشستی
و من ،نه برای آنچه با چشم از تو دیده ام ،که برای آنچه از تپش های دلت شنیده ام، تو را "دوست می دارم"
هر جای جهان که باشی،
هر جای جهان که باشم.
حادثه ایست میان دو نگاه ،
تند و آتشین،
کور و حسود،
اتفاقی ست که از چشم آغاز می شود و در لحظه می افتد.
گاه،در همان چشم فروکش می کند و پایان می گیرد .،
گاه، تا عمق دل نفوذ می کند و ماندگار می شود
دوست داشتن اما،...
آگاه است و آرام،
سر به زیر است و خواستنی،
از دل آغاز می شود و در دل جاودان...
عاشق ،معشوق را در حصارِ خود،می خواهد و دلداده ،دنیا را برای دلدار ....
و تو
دوست داشتنی ترینِ من ،...
آرام به دست آمدی و شیرین به دل نشستی
و من ،نه برای آنچه با چشم از تو دیده ام ،که برای آنچه از تپش های دلت شنیده ام، تو را "دوست می دارم"
هر جای جهان که باشی،
هر جای جهان که باشم.
۶.۶k
۱۲ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.