دیوانه ی شهرم دگر عاقل نمیشوم

دیوانه ی شهرم دگر عاقل نمیشوم
جزتو به سمت هیچکس مایل نمیشوم
تو نیمه ام بودی که رفتی تا همیشه و
تا أخر عمرم دگر کامل نمیشوم ...!

از فکر کردنِ به تو پرهیز کرده ام
هی زیر باران گریه ی یکریز کرده ام
من سعی کردم که فراموشت کنم ولی
یک شهر را از یاد تو لبریز کرده ام ...
دیدگاه ها (۱۱)

من ازدریای طوفانی گذرکردم, مراازنم نم باران نترسان ...

هر زمان فالی گرفتمغم مخور آمد ولیاین امید واهی حافظمرا بیچار...

کاش کَسی باشداز جنس و شکلِ توبا این تفاوت که کمی،فقط کمی مرا...

چشم هارا جدی بگیریمچشم ها داستان های زیادی برای گفتن دارند.....

★oh please AGAIN babe......(از اونجایی با گفتن ا/ت حال نمیکن...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط