چشمانم را برایتو

چشمانم را برای،تو
می گریانم،،
شانه هایت را تکیه گاه
اشکهای بی پناهم کُن؛
بگذار لبخندم
رنگ تو را بگیرد،،
کاش میدانستی:
قیمت اشکها
و لبخند هایم را
دیدگاه ها (۱)

مثل خدا و بندهمثل زمستان و بهارمثل اسفند و فرودينمثل جمعه و ...

در اوجِ آرزو به هوای تو می‌پریم...‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

پشمالوه مث تو🐻

میان پوچی عمرم، تو انگیزه ، تو سوداییاگرچه می‌روی حالا، قسم ...

وقتی تو هستیبهانه ای برای دلتنگی نیستطعم عشق همانند طعم لبان...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط