صبح ساعت ۷ امتحان داشتم

صبح ساعت ۷ امتحان داشتم زنگ زدم به پسرخالم میگم ببین کسی خونه ما نیست خدا وکیلی ۶:۳۰ زنگ بزن به گوشیم منو بیدار کن !
برگشته میگه : ببین من یادم میره یه ریع قبلش یه تک بزن …
دیدگاه ها (۰)

طرف زنش خیلی چاق بود، بهش میگه :

رمان دختر حاج آقا رو امروز تموم کردممممممممم

صب از خونه زدم بیرون ، دیدم گوشیم نیست !

ای جووووووووون اومدممممممممممممممممممم

هنرمند کوچولوی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط