جونگ کوک ویو: چند روزی میگزره و من بیشتر از قبل عاشق ا.ت
جونگ کوک ویو: چند روزی میگزره و من بیشتر از قبل عاشق ا.ت میشم
صبح از خواب بیدار سدم دیدم خودشو مثل یه نینی تو بغلم جا کرده منم محکم بغلش کردم
ا.ت ویو: با حسی که یکی داره فشارم میده از خواب بیدار شدم
ا.ت:صبح بخیر
کوک: صبح توعم بخیر
کوک: خوب خوابیدی؟؟
ا.ت: اره
میگم جونگ کوکا
کوک: جونم؟
ا.ت: میشه امروز بیام شرکت؟
کوک: برا چی؟؟
ا.ت: حوصلم سر میره تنهایی
کوک: نه
ا.ت: خواهش(کیوت)
کوک: باشه ولی زیاد جایی نمیری میترسم بدزدنت
ا.ت: خنده
جونگ کوک: خنده
صبح از خواب بیدار سدم دیدم خودشو مثل یه نینی تو بغلم جا کرده منم محکم بغلش کردم
ا.ت ویو: با حسی که یکی داره فشارم میده از خواب بیدار شدم
ا.ت:صبح بخیر
کوک: صبح توعم بخیر
کوک: خوب خوابیدی؟؟
ا.ت: اره
میگم جونگ کوکا
کوک: جونم؟
ا.ت: میشه امروز بیام شرکت؟
کوک: برا چی؟؟
ا.ت: حوصلم سر میره تنهایی
کوک: نه
ا.ت: خواهش(کیوت)
کوک: باشه ولی زیاد جایی نمیری میترسم بدزدنت
ا.ت: خنده
جونگ کوک: خنده
۵.۰k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.