من نمی تونم دوستش نداشته باشم و نمی تونم نسبت بهش بی اهمی

من نمی تونم دوستش نداشته باشم و نمی تونم نسبت بهش بی اهمیت باشم ،
اما یاد گرفتم که نشون بدم حسی بهش ندارم و یاد گرفتم نشون بدم واسم اهمیت نداره ...
من نفهم نیستم ، اما زندگی بهم یاد داد که چطوری خودم رو به نفهمی بزنم !
به چشم های من نگاه کن !
فکر می کنی خوابم ؟
نه، نه، بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنی هوشیارم ،
اون هایی که خوابن یه روز از خواب بلند میشن، ولی من خواب نیستم، من فقط خودم رو به خواب زدم، چشم هام رو بستم و دارم تو خیالاتم زندگی می کنم، برخلاف واقعیت ها .
مثل شنا کردن خلاف جهت ساحل، به سمت بی نهایت، من از ساحل می ترسم، از واقعیت هاش می ترسم، از آدم هاش می ترسم، از دوست داشتن هاش هم می ترسم ...

#روزبه_معین

@paradiseofficialchannel♥ ️
دیدگاه ها (۱)

در اخرین قرارمان گریه نکردم...نخواستم که بمانی...التماس نکرد...

اگر من را شناخته بودی شاید حالُ روزمان انقدر آشفته نبود ...!...

‍ و گناه ما این بود که عشق اولشان نبودیم...برای همین چشم های...

حسی که این روزها بانگاهت بامن ردو بدل میکنی،شبیه راه رفتن بر...

این ادیت جدیدمه ولی هنوز کاملش نکردم

دستش رو قلبم بود.هر وقت می فهمید حالم‌ خوش نیست، همین کار رو...

black flower(p,307)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط