هزار سال پیش
هزار سال پیش
شبی که ابر اختران از دوردست
میگذشت از فراز بام من
صدایم کرد
چه آشناست این صدا
همان که از زمان گهواره میشنیدمش
همان که از درون من صدایم میکند
هزار سال میان جنگل ستارهها
پی تو گشتهام
ستارهای نگفت کزین سرای بی کسی، کسی صدایت میکند؟
هنوز دیر نیست
هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست
عزیز همزبان
تو در کدام کهکشان نشستهای؟
شبی که ابر اختران از دوردست
میگذشت از فراز بام من
صدایم کرد
چه آشناست این صدا
همان که از زمان گهواره میشنیدمش
همان که از درون من صدایم میکند
هزار سال میان جنگل ستارهها
پی تو گشتهام
ستارهای نگفت کزین سرای بی کسی، کسی صدایت میکند؟
هنوز دیر نیست
هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست
عزیز همزبان
تو در کدام کهکشان نشستهای؟
- ۳۴۰
- ۰۹ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط