ا.ت:جز چی حرفاتو نصفه نزار
ا.ت:جز چی حرفاتو نصفه نزار
جین:جز یونجون
ا.ت:یونجون؟ اون دیگه کیه؟
جین:اون جزوه مافیا های موافقه
ا.ت:چی؟
ا.ت:هاه اونم مافیایه؟
ا.ت:چرا همتون مافیایین
ا.ت:این کشور فقط مافیا پس داده
جین:هی راجب ما مافیا ها درست صحبت کن
ا.ت:هی
ا.ت:خیله خب پس جیمینو تهیونگ نمیدونن؟
جین:نه
ا.ت:یونجون بود؟اون از کجا میدونه؟
جین:باهاش اونجا معامله داشتم
ا.ت:هوففف
ا.ت:خب پس ما فقط میتونیم با اون دوتا دیگه همکاری کنیم
جین:من نمیخوام مخفیگاهمو لو بدم
ا.ت:یه مفخیگاه فیک که میتونی لو بدی
جین:هومم فکر خوبیه
ا.ت:یه جنگ تو راهه اوکی؟
جین:چی؟
ا.ت:نمیدونم ولی تو راهه اوکی؟
ا.ت:امروز نقشه رو با پسرا میریزیم
جین:خیله خب
گوشیشو در اوردو سرشو تو گوشی کرد
ا.ت:نقشه هم با من
جین:نع با من
ا.ت:به من اعتماد نداری؟
جین:نه
ا.ت:دارم از جونم مایه میزارم بخاطره تو بعد تو بهم اعتماد نداری؟
صورتشو اورد جلو از اونور میز
جین:تو سابقه جنگ داشتی؟
ا.ت:نه
صورتشو داد عقبو سرشو کرد تو گوشیش
جین:پس ببند
ا.ت:بی ادب
به هر حال من نمیخوام سربازاتو بچینم فقط میخوام نقشمو توضیح بدم بقیش باتو
جین:فقط وقت گذروندن چرا بخوایم به بچه بازیه تو گوش کنیم
محکم با چاپستیک زدم وسط مرغ
که چشماش از گاسه درومد
ا.ت:گوش میکنی خوبم گوش میکنی
اب دهنشو قورت داد
کوک:امتحانش ضرر نداره*لبخند
ا.ت:خوبه
صبحانمو خوردم
واقعا ازم ترسید؟
فایتینگ ا.ت پیشرفت خوبیه
پرش زمانی *
تو اتاق نشیمن منتظر پسرا بودیم
بلاخره اومدن
از دیدنم تعجب کردن انگار خبر نداشتن که الان به عنوان همخونه ی جینم
ا.ت:سلام*لبخند
جیمین:سلام ا.ت
تهیونگ:سلام
نشستیم
جیمین:خب برای چی اینجا جمع شدیم؟
جین:شوگا
جین:اون میخواد بهمون حمله کنه همتونم میدونین برای چی
جیمین: هوفف
جین:خب ا.ت بگو
ا.ت: اوهوم
ا.ت:شوگا دنبال اینه که مخفی گاه جین رو پیدا کنه و صندوقچه رو بدوزده
جیمین: من که منم نمیدونم
ا.ت:یه مخفیگاه فیک لازم داریم
تهیونگ:صبر کن تو از کجا میدونی شوگا همچین نقشه ای داره*تای ابرو
ا.ت:داستانش درازه فعلا نگم بهتره
ا.ت:داشتم میگفتم یه مخفیگاه فیک نیاز داریم با یه سندوقچه فیک
جبن:چی؟
جین:عقلت سرجاشه یا شوگارو خر فرض کردی
ا.ت:چرا مودب نیستی؟
جیمین اروم زد به پای جین
جیمین: بزار ببینم نقشش چیه
ا.ت:ممنون
جین:جز یونجون
ا.ت:یونجون؟ اون دیگه کیه؟
جین:اون جزوه مافیا های موافقه
ا.ت:چی؟
ا.ت:هاه اونم مافیایه؟
ا.ت:چرا همتون مافیایین
ا.ت:این کشور فقط مافیا پس داده
جین:هی راجب ما مافیا ها درست صحبت کن
ا.ت:هی
ا.ت:خیله خب پس جیمینو تهیونگ نمیدونن؟
جین:نه
ا.ت:یونجون بود؟اون از کجا میدونه؟
جین:باهاش اونجا معامله داشتم
ا.ت:هوففف
ا.ت:خب پس ما فقط میتونیم با اون دوتا دیگه همکاری کنیم
جین:من نمیخوام مخفیگاهمو لو بدم
ا.ت:یه مفخیگاه فیک که میتونی لو بدی
جین:هومم فکر خوبیه
ا.ت:یه جنگ تو راهه اوکی؟
جین:چی؟
ا.ت:نمیدونم ولی تو راهه اوکی؟
ا.ت:امروز نقشه رو با پسرا میریزیم
جین:خیله خب
گوشیشو در اوردو سرشو تو گوشی کرد
ا.ت:نقشه هم با من
جین:نع با من
ا.ت:به من اعتماد نداری؟
جین:نه
ا.ت:دارم از جونم مایه میزارم بخاطره تو بعد تو بهم اعتماد نداری؟
صورتشو اورد جلو از اونور میز
جین:تو سابقه جنگ داشتی؟
ا.ت:نه
صورتشو داد عقبو سرشو کرد تو گوشیش
جین:پس ببند
ا.ت:بی ادب
به هر حال من نمیخوام سربازاتو بچینم فقط میخوام نقشمو توضیح بدم بقیش باتو
جین:فقط وقت گذروندن چرا بخوایم به بچه بازیه تو گوش کنیم
محکم با چاپستیک زدم وسط مرغ
که چشماش از گاسه درومد
ا.ت:گوش میکنی خوبم گوش میکنی
اب دهنشو قورت داد
کوک:امتحانش ضرر نداره*لبخند
ا.ت:خوبه
صبحانمو خوردم
واقعا ازم ترسید؟
فایتینگ ا.ت پیشرفت خوبیه
پرش زمانی *
تو اتاق نشیمن منتظر پسرا بودیم
بلاخره اومدن
از دیدنم تعجب کردن انگار خبر نداشتن که الان به عنوان همخونه ی جینم
ا.ت:سلام*لبخند
جیمین:سلام ا.ت
تهیونگ:سلام
نشستیم
جیمین:خب برای چی اینجا جمع شدیم؟
جین:شوگا
جین:اون میخواد بهمون حمله کنه همتونم میدونین برای چی
جیمین: هوفف
جین:خب ا.ت بگو
ا.ت: اوهوم
ا.ت:شوگا دنبال اینه که مخفی گاه جین رو پیدا کنه و صندوقچه رو بدوزده
جیمین: من که منم نمیدونم
ا.ت:یه مخفیگاه فیک لازم داریم
تهیونگ:صبر کن تو از کجا میدونی شوگا همچین نقشه ای داره*تای ابرو
ا.ت:داستانش درازه فعلا نگم بهتره
ا.ت:داشتم میگفتم یه مخفیگاه فیک نیاز داریم با یه سندوقچه فیک
جبن:چی؟
جین:عقلت سرجاشه یا شوگارو خر فرض کردی
ا.ت:چرا مودب نیستی؟
جیمین اروم زد به پای جین
جیمین: بزار ببینم نقشش چیه
ا.ت:ممنون
۵.۹k
۲۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.