گلو یاپوچبگو دست دلم را وا کن

"گل"و یا"پوچ"بگو دستِ دلم را وا کن
گلِ گم مانده ی اقبال مرا پیدا کن... !

سرِ دندان تو چون ماه سپید است-بخند
دل حسرت زده را آب تر از دریا کن!

همه ی ترسِ من این است که چشَمت بزنند
لااقل پنجره ات را به جهان کم وا کن

غم گیسوی تو دارد،شبِ دلتنگیِ من
زودتر این شبِ نفرین شده را فردا کن

تو که دلگرم تر از سینه ی تابستانی
لطف کن دستِ دلِ یخ زده ام را "ها"کن

"شمسِ" تهرانیه من ،دلتنگی من،حرف بزن
شهرِ حیرت زده را، یک شبه "مولانا" کن
دیدگاه ها (۱)

جـان ببـرآنجـا که دلم بـرده‌ای...

خخخخ

بعـَــضـی وق‍ــتـا سـکــوت بــهتـرین راه...▪ ️بـرای تــحقـیـ...

.میشود یک شب تو ساقی باشی و من مست تو؟محو چشمان تو باشم ، عا...

بهار و خاکستر

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط