فرشته کوچولو من

فرشته کوچولو من
پارت ۸۰
[ویو هارین]
که من این سکوت شکستم
هارین: جونگ کوک چرا عصبی هستی
پوکر جواب داد
جونگ کوک: چیزی نیست
دیگه مطمئن شدم که از دستم ناراحته
بخاطر هان هست ؟
هارین: جونگ کوک..اگه بخاطر هان....اون دوست دوران دبیرستان من هست
چیزی نگفت
ولی تعجب کرده بود
جونگ کوک: دوست دوران دبیرستان ؟
هارین: آره دیگه....اونم جهشی خونده بود.... ولی اونم بعد دانشگاه ول کرد به گفته بقیه می خواسته شغل پدرش ادامه بده
جونگ کوک: اوکی.... ولی نبینم با پسری گرم بگیریا... اون موقع که دیگه خونش می ریزم
هارین: جونگ کوک...واسه من اینقدر قلدر نباشا ‌...من فقط عاشق تو هستم نه کی دیگه ای
جونگ کوک: دختر چرا قلدر میشی بچه
جونگ کوک: منم عاشقتم...
بعد از چند مین رسیدیم
با بی حالی به سمت اتاق خودم رفتم
و دوش گرفتم لباسم عوض کردم
نگاه ساعت کردم ۱۲ شب بود
یکم تشنه بودم
به سمت طبقه پایین رفتم و یکم آب خوردم
داشتم از پله‌ها پله ها بالا می رفتم که
یکی بغلم کرد چسبوندم به دیوار و وسط راه پله شروع کرد بوسیدنم
جونگ کوک بود
نزدیک بود سکته کنم خدااا دست این
ولی خب....یکم که گذشت ازم جدا شد
دیدگاه ها (۱)

فرشته کوچولو من پارت ۸۱ [ویو هارین]جونگ کوک: نصف شب اینجا چی...

فرشته کوچولو من پارت ۸۲ [ویو هارین]با برخورد نور خورشید به چ...

فرشته کوچولو من پارت ۷۹[ ویو هارین]که یکی اومد کنار من نشست ...

فرشته کوچولو من پارت ۷۸ [ویو هارین]همون خانم اومد و رو به رو...

پارت ۱۴

black flower(p,238)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط