part

part:²

گفت ته سالن سمت راست

+ممنون اقایی مدیر

&خواهش دخترم


ویو ا.ت
همنطور که اقایی چو گفت رفتم ته سالن
سمت راست
رفتم سر کلاس پیش یه دختر نشستم بعد پنج دقیقه معلم امد و گفت

«علامت‌ معلم@»

@خب بچه ها امروز یه دانش اموز جدید داریم ا.ت میشه خودتو معرفی کنی
از روی میزم بلند شدم گفتم:

+سلام من کیم ا.ت هسم تازه به این مدرسه امدم امید وارم دوست های خوبی باهم باشیم

@ممنونم ازت میتونی بشینی
×سلام من یونا هسم میایی باهم دوست شیم
+اوهوم یونا


«ویو کوک»
امروز یه دختر تازه وارد امد مدرسه هه اسمش چی بود اما ا.ت با یونا هرزه به سمت کافه تریا رفتن پس رفتمو پیش تهونگ نشستم
دیدگاه ها (۴۳)

part:³پس رفتمو پیش تهونگ نشستم_ته ته(علامتش#)#چیه_هوم شنیدی ...

part⁴«زنگ بعدی»«ا.ت ویو»از روی میزم پاشدم به سمت در خروجی رف...

¹«ات»مثل همیشه از خواب بیدار شدم به سمت دستشویی رفتم درست صو...

فیک جدیداسم:ازت متنفرم جئون جون کوکشخصیت:کوک/ا/تپارت:نامعلوم...

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۰ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط