پارت

پارت ۲۶
ا.ت:بریم تو دل جنگل
جونگکوک:بریمممم
همه چیز داشت خوب پیش می رفت تا اینکه...
میا:جونگکوکککککک کمککککک
جونگکوک:الان میاممم
درسته میا کاری کرد که ا.ت از جونگکوک فاصله بگیره و ا.ت گم بشه
ا.ت:هیییییی کسی ان جا هستتتتتت هییییی
کم کم داد هاش تبدیل به جیغ شد تا اینکه از خستگی و گشنگی بیهوش شد
(دو روز بعد)
جونگکوک:لعنتی لعنتی لعنتی
تهیونگ:هی خودتو سر زنش نکن
کوک:چی میگی دو روزه که ا.ت گم شده هیچ خبری ازش نیست اگر من ازش فاصله نمیگرفتم اگر ولش نمی کردمممممم لعنت بهمممممم
(ا.ت)
ا.ت:دارم میمیرم واقعا دیگه نمیتونم تحمل کنم انقدر که راه رفتم و گشنه موندم واقعا نمیدونم الان چند روزه که گذشته گوشیمم خاموش شده یعنی از این بد ترم میشه؟
دیدگاه ها (۱)

پارت ۲۷ات: دیگه نمی تونم تحمل خیلی گرسنمه حالم بده هم تشنم ه...

پارت ۲۸کوک: داره تاریک میشه تو تاریکی نمی تونیم حرکت کنیم به...

پارت ۲۵ بچه ها خیلی هاتون میگید تانیا رو بکن همون ا.ت پس با ...

پارت ۲۴ لالیا:میگم کانی(عین کونی😂پارم)حس نمیکنی تانیا و کوک ...

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

❣پارت ششم❣ویو جونگکوک: نمیدونم چراوقتی گفت چیزی دیگه ای نمیخ...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁴حرفی برای گفتن نداشتم... فقط سکوت کردم. ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط