پایان خوش

پایان خوش
پارت ۳۰

تهیونگ: جیمین
جیمین: ته خوبی کاری داشتی زنگ زدی
تهیونگ: ها چیز گفتم زنگ بزنم حالتون بپرسم خوبید
جیمین: اره خوبیم ولی انگار تو خوب نیستی ته تو هیچ وقت اینجوری حرف نمیزنی
تهیونگ: یعنی نمیشه من به برادرام یک زنگ بزنم ها هعی
جیمین: نه بابا کی گفته آخه یهو زنگ زدی من چه بدونم
تهیونگ: جیمین بیا با هم بریم بیرون یکم بگردیم
جیمین: ته تو زن و بچه داری بگیر توی خونه بشین با اونا وقت بگذرون نه با من و اعضا
تهیونگ: راست میگی من حق ندارم با اعضا وقت بگذرونم باش قطع کن
جیمین: ته منظور بدی نداشتم
تهیونگ: از جیمین خداحافظی کردم و قطع کردم
ا/ت: پیش تهیونگ نشستم و سرم و گذاشتم روی شونه اش تهیونگ خوبی
تهیونگ: اره ا/ت خوبم فقط فقط گشنمه
ا/ت: سرم از روی شونه تهیونگ برداشتم ای من بگم تهیونگ چیکارت کنن خودت و شکمت
تهیونگ: چیه خب گشنمه
ا/ت: باش وایسا برم میز و آماده کنم
تهیونگ: آفرین به خانومم آفرین
آخ خستم هست وای خدا
ا/ت: تهیونگ بیا میز آمادس منم برم دخترم و بیارم
تهیونگ: باش عزیزم الان میام
ا/ت: دخترم بیا بریم سر میز دخترم بیا
د. ا: باش مامان اومدم

(ادامه پارت بعدی)
دیدگاه ها (۲۳)

پایان خوشپارت ۳۱د. ا: باش مامانتهیونگ: بلند میشم میرم سر میز...

پایان خوشپارت ۳۲ا/ت: اشک هام و پاک میکنم میرم میخوابم تهیونگ...

پایان خوش پارت ۲۹ا/ت: باش دیدم تهیونگ سرعت و کم کرد منم باها...

پایان خوشپارت ۲۷جئون: البته (توی دل) دختره ی نچسب شیطون میگه...

سناریوی درخواستی بی تی اس

شوهر دو روزه پارت۵۸

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط