عنوان دختر نادیده
عنوان: "دختر نادیده"
صدای جیغی تو خونه پیچید.
بازم صدای بورا بود...
بازم یه بهانهی دیگه برای اینکه جونگ کوک عصبانیتش رو سرش خالی کنه.
"چند بار بگم؟ نگفتم به وسایل جونگ مین دست نزن؟!"
صدای فریادش مثل پتک کوبیده شد توی قلب بورام.
اما انگار دیگه عادت کرده بود.
فقط ایستاد کنار در، با چشمایی پر از اشک، و هیچ نگفت.
جونگ مین همون نزدیکی بود، با لبخندی رضایتمند روی صورتش.
نه اینکه بدجنس باشه، نه...
فقط خوب میدونست چطور دل بابا رو به دست بیاره.
بابایی که برای بورا فقط فریاد و سکوت داشت.
بورا و جونگ مین دوقلو بودن.
با یک روز اختلاف به دنیا اومده بودن.
اما از همون اول، زندگیشون زمین تا آسمون فرق داشت.
جونگ مین همهچی داشت. اتاق جدا، اسباببازیهای گرون، تحسین و بغلهای پدر.
بورا؟
یه گوشهی تاریک، و اشکهایی که هیچکس نمیدید.
وقتی مامان – بورام – اعتراض میکرد، جونگ کوک فقط با بیحوصلگی میگفت:
"اون زیادی حساسه... بچهست. باید یاد بگیره زندگی همیشه مهربون نیست."
اما هیچوقت این حرفا رو درباره جونگ مین نمیزد...
شبی که بورا توی اتاقش پنهونی گریه میکرد، زیر نور چراغ خواب کوچیکش نوشت:
"من چرا اومدم؟ کاش فقط اون میبود... بابا خوشحالتر میشد."
صدای جیغی تو خونه پیچید.
بازم صدای بورا بود...
بازم یه بهانهی دیگه برای اینکه جونگ کوک عصبانیتش رو سرش خالی کنه.
"چند بار بگم؟ نگفتم به وسایل جونگ مین دست نزن؟!"
صدای فریادش مثل پتک کوبیده شد توی قلب بورام.
اما انگار دیگه عادت کرده بود.
فقط ایستاد کنار در، با چشمایی پر از اشک، و هیچ نگفت.
جونگ مین همون نزدیکی بود، با لبخندی رضایتمند روی صورتش.
نه اینکه بدجنس باشه، نه...
فقط خوب میدونست چطور دل بابا رو به دست بیاره.
بابایی که برای بورا فقط فریاد و سکوت داشت.
بورا و جونگ مین دوقلو بودن.
با یک روز اختلاف به دنیا اومده بودن.
اما از همون اول، زندگیشون زمین تا آسمون فرق داشت.
جونگ مین همهچی داشت. اتاق جدا، اسباببازیهای گرون، تحسین و بغلهای پدر.
بورا؟
یه گوشهی تاریک، و اشکهایی که هیچکس نمیدید.
وقتی مامان – بورام – اعتراض میکرد، جونگ کوک فقط با بیحوصلگی میگفت:
"اون زیادی حساسه... بچهست. باید یاد بگیره زندگی همیشه مهربون نیست."
اما هیچوقت این حرفا رو درباره جونگ مین نمیزد...
شبی که بورا توی اتاقش پنهونی گریه میکرد، زیر نور چراغ خواب کوچیکش نوشت:
"من چرا اومدم؟ کاش فقط اون میبود... بابا خوشحالتر میشد."
- ۸۸۸
- ۱۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط