برگ هایی از کتاب خاطرات اردشیر زاهدی داماد شاه
برگ هایی از کتاب خاطرات اردشیر زاهدی داماد شاه6
زمانی که در پاناما بودیم شاه با ناراحتی ضمن یادآوری علل بروز انقلاب قبول کرد که در برخورد با اغتشاشات روزهای آغازین نهضت تعلل و کوتاهی کرده و فریب هویدا را خورده است.
اعلیحضرت تعریف کرد که چطور وقتی از نعمتالله نصیری (رئیس ساواک) پیرامون شورشهای تبریز توضیح میخواسته، هویدا به کمک نصیری شتافته و برای آنکه بیکفایتی ساواک را توجیه کند گفته است شورشیان مشتی کمونیست و تودهای هستند که از آن طرف مرزها آمدهاند!
این دو نفر مدتها این فکر را به مخیله شاه انداخته بودند که کمونیستها (تودهایها) در پشت این حوادث هستند! پس از وقوع تظاهرات و آشوبهای تبریز شاه در یک مصاحبه اعلام کرد که باورش نمیشود تبریزیها این کارها را کرده باشند و او معتقد است که این افراد همه از آن سوی مرز آمده بودند!
من به شاه عرض کردم: قربان! ترکیه همپیمان ما در پیمان نظامی ناتو است و با ما قرارداد امنیتی دارد و اجازه نمیدهد حتی یک نفر به طور غیرقانونی از مرز آن کشور به ایران عبور کند. مرز اتحاد شوروی هم با وسایل راداری پیشرفته کنترل میشود و حتی یک کلاغ هم نمیتواند از آن طرف مرز بپرد و وارد ایران شود.
گفتن این حرف که شورشیان از آن طرف مرز آمدهاند در شأن اعلیحضرت نیست، و باعث مضحکه ایران در دنیا میشود و جهانیان سئوال میکنند این چه مملکتی است که صدها هزار نفر میتوانند از مرزهای آن به طور غیرقانونی عبور کنند؟!
اعلیحضرت گزارش بلندبالایی را که توسط ساواک تهیه شده بود نشانم داد و من دیدم که ساواک ضمن اشاره به عضویت یک آذربایجانی در کادر رهبری اتحاد شوروی (پولیت بورو) نتیجه گرفته است که حیدر علیاف که اصالتاً متولد زنجان است اهداف ناسیونالیستی دارد و دنبال اتحاد دو آذربایجان میباشد و به همین خاطر آشوبهای تبریز را دامن زده است!
خدمت شاه عرض کردم: «چطور تا قبل از انتشار نامه علیه (آیتالله) خمینی این مسائل نبود؟!»
معلوم بود که خود شاه هم به این حرفها اعتقاد ندارد اما دنبال خودفریبی است و نمیخواهد باور کند که پس از یک دوره نسبتاً طولانی آرامش و سکون مملکت به طرف ناامنی و سقوط پیش میرود.
زمانی که در پاناما بودیم شاه با ناراحتی ضمن یادآوری علل بروز انقلاب قبول کرد که در برخورد با اغتشاشات روزهای آغازین نهضت تعلل و کوتاهی کرده و فریب هویدا را خورده است.
اعلیحضرت تعریف کرد که چطور وقتی از نعمتالله نصیری (رئیس ساواک) پیرامون شورشهای تبریز توضیح میخواسته، هویدا به کمک نصیری شتافته و برای آنکه بیکفایتی ساواک را توجیه کند گفته است شورشیان مشتی کمونیست و تودهای هستند که از آن طرف مرزها آمدهاند!
این دو نفر مدتها این فکر را به مخیله شاه انداخته بودند که کمونیستها (تودهایها) در پشت این حوادث هستند! پس از وقوع تظاهرات و آشوبهای تبریز شاه در یک مصاحبه اعلام کرد که باورش نمیشود تبریزیها این کارها را کرده باشند و او معتقد است که این افراد همه از آن سوی مرز آمده بودند!
من به شاه عرض کردم: قربان! ترکیه همپیمان ما در پیمان نظامی ناتو است و با ما قرارداد امنیتی دارد و اجازه نمیدهد حتی یک نفر به طور غیرقانونی از مرز آن کشور به ایران عبور کند. مرز اتحاد شوروی هم با وسایل راداری پیشرفته کنترل میشود و حتی یک کلاغ هم نمیتواند از آن طرف مرز بپرد و وارد ایران شود.
گفتن این حرف که شورشیان از آن طرف مرز آمدهاند در شأن اعلیحضرت نیست، و باعث مضحکه ایران در دنیا میشود و جهانیان سئوال میکنند این چه مملکتی است که صدها هزار نفر میتوانند از مرزهای آن به طور غیرقانونی عبور کنند؟!
اعلیحضرت گزارش بلندبالایی را که توسط ساواک تهیه شده بود نشانم داد و من دیدم که ساواک ضمن اشاره به عضویت یک آذربایجانی در کادر رهبری اتحاد شوروی (پولیت بورو) نتیجه گرفته است که حیدر علیاف که اصالتاً متولد زنجان است اهداف ناسیونالیستی دارد و دنبال اتحاد دو آذربایجان میباشد و به همین خاطر آشوبهای تبریز را دامن زده است!
خدمت شاه عرض کردم: «چطور تا قبل از انتشار نامه علیه (آیتالله) خمینی این مسائل نبود؟!»
معلوم بود که خود شاه هم به این حرفها اعتقاد ندارد اما دنبال خودفریبی است و نمیخواهد باور کند که پس از یک دوره نسبتاً طولانی آرامش و سکون مملکت به طرف ناامنی و سقوط پیش میرود.
- ۳.۲k
- ۲۹ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط