عاقبت از غصهی دوری دلم لبریز شد

...
عـاقبت از غُـصه‌ی دوری دلـم لبـریز شد
قلب من پژمرد از غـم باز هـم پاییز شد
با نگاه سـرد تو شـعر بهـاری رنگ باخت
باز پیک عاشقی در کـوچه حلق‌آویز شد
در سکوت چشم تو یک آسمان شعر بلند
بین دیوانـم غزل‌هـا خـرده و ناچـیز شد
قافیه گم شد میـان عطر این باران ولی
این‌غزل بانقش احساس‌تو دل‌انگیز شد
چشم شـاعر در تمـنای نفس‌هـای تو بود
نم‌نمک باران‌گرفت و صبح رنگ‌آمیز شد
ناز ابرویـت که از ما آبـرو را برد و رفت
در تب هجر تو شب‌هایم خیال‌انگیز شد
در میان سایه‌هـا با یاد تو بودم که شب
مثل‌کاووسی میان خواب وهم‌انگیز شد
از تمـام عشـق تنها یک نگاره مـانده بود
دل به‌شوق دیدن چشم‌تو شورانگیز شد
ناز چشمان سیاهت کـرده ما را شرمسار
چشم‌شب‌هم برتو افتاد باد غم‌انگیز شد
غـرق در مــوج بلـند گیـسوانت بـود دل
زورقم‌بشکست در هجرتو روح‌انگیز شد
بین امـا و اگرهـایی که رد شـد بین‌مـان‌
خواب‌دستان‌تو را دیدم چه‌دل‌انگیز شد
خواستم تا گم شوم در بین انگشتان تو
باشمیم عشق‌‌تو جانم چه عطرانگیز شد
چون ندا را دست‌کوتاه‌ست‌از آغوش تو
پس‌طبیبان آمدند و عشق تو تجویز شد #سروده_های_عاشقانه
دیدگاه ها (۸)

...از کجـا آمد که من شیدای چشمانش شدممن که ازجانم گذشتم مست ...

...به جز از نغمه عشق تو به دل هیچ نماندچشـم را جز غم ایام به...

...بهانه کن تو عشق را بیا بخوان کنار مندر این هوای بی‌کسی بی...

...بازار عشـق دوباره گـرم و عاشقان به راهاین تیره ماه محرم ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط