بیان کردم حدیث دوری و شرح شب هجران

بیان کردم حدیث دوری و شرح شبِ هجران
پریشان کرد زلف و گفت: از زلفم پریشانتر؟

#قصاب_کاشانی





قسمت ما ز جهان غیر پریشانی نیست

سرنوشت من و زلف تو به یک مضمون است






#امامزاده_صالح_ع
دیدگاه ها (۱)

بغل کن بالشت را بعدازاین او برنمیگرددبهار ِمملو از گلهـای ِ ...

و منشرمسار از این کوتاهی ام.....که از دست هایم سرزده استتو ا...

راهــــی به خـــــــدا دارد  خلوتــــــگه  تنـــهایی ---- آن...

. به هدف نیست، هر اندازه که ماهر باشیعشق تیری ست که آخر به خ...

خوشا شبی که به آرامگاه من باشیمن آسمان تو باشم، تو ماه من با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط