میگریم

میگریم
بر این روزهای سرد و
بی روحم ...
بر این عمری که دمی غم رهایم
نکرد ......
بر این آرزوهای بر باد رفته....
بر این جوانی که نمیدانم چگونه میگذرد .....
و میگریم همچنان .............
دیدگاه ها (۵)

عمرم میگذرد....روزها و شبها در پی هم می آیند و میروند ومن هی...

حرف میزنم ....حرف میزنم....حرف میزنم...جنگ میکنم ....آتش به ...

ساعتی میخندم اما نمیدانم چرا خنده هایم دوام ندارد مانند حباب...

سکوت کمر فکرم را شکست…خسته ام…از تظاهر به خندیدن،به بودن،به ...

پنجره ها را که باز کردمسرد بودتنم لرزیداز این کوچه ی لخت و ع...

آهسته زمان رفته و برگشت نداردخوب و بدمان رفته و برگشت نداردع...

...آذرماه، چه زود آمدیی؟ با آن نفس‌های سردبا خودت خاطره‌ها ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط