ایدل مورد علاقم pt28
pt28
ات: خیلی ممنون*لبخند
لیسا: لبخند
جنی: خب چی میخورید؟
جیسو: قهوه
ا ت: منم یه قهوه
لیسا: واسه منم یه قهوه
رزی: یه لیموناد اصن نمیتونم قهوه بخورم
جنی: باشه
ا ت: منم میام واسه ی کمک
جنی: ممنون
«««
داشتم قهوه ها رو اماده میکردم
جنی: برای گرمی تو مترجمه مایی یا برتی بی تی اسی؟
ا ت: خودمم نمیدونم ولی خب مشترک به نظرم فکر کنم جیسو تو انگلیسی یکم مشکل داره (فکر کنم جیسو بود بچه ها نمیدونم یکی از اعضای بلک پینک تو انگلیسی مشکل داره من حدس میزنم جیسو باشه)
جنی: خب اگه برات سخته خودتو اذیت نکن ما سه نفریم خب جیسو تنها نمیزاریم تو میتونی مترجمه بی تی اس باشی
ات: باشه ولی خب اگه بهم نیاز داشتین من هستم
جنی: ممنون میتونی وقتی گرمی تموم شد با داداشت بری هیچ مشکلی نیست
ا ت: عامم
ا ت: نع دوست دارم پیشه شما بمونم بلاخره واسه هر کسی کنسرت رایگان اونم کنسرت بلک پینک گیر نمیاد نمیشه از دستش داد یانگ حواسش پرته اگه بدونه دارم میام کنسرته شما منو از وسط نصف میکنه
جنی: یانگ؟! اون کیه؟
ا ت: دوستمه ینی بهترین دوستم یه ارمی و یه بلینک خیلی دوستون داره مطمعنام که امروز تو لایوی که گذاشتی بوده و امشب زندم نمیزاره
جنی: یـ.یعنی چی؟ مگه اون اینجاست؟
ا ت: اره خب راستش اونو تهیونگ(حرفشو خورد)
عایی ا ت دوباره به چخ رفتی گند زدم بهش اه
جنی:اونو تهیونگ؟...
ا ت: خب اره هوف بازم سوتی دادم
ا ت: اره اونو تهیونگ تازگیا قرار میزارن ولی خب هنوز کسی نمیدونه میشه به کسی نگی
جنی: اوهوم
ا ت: هوفف خوبه
ا ت: اره واسه ی همین تو وگاسه
جنی: اوهوم مراقبه حرفایی که میزنی باش باز تو گرمی راجبه منو داداشت سوتی ندی
ات: بعله حواسم هست
جنی: امید وارم
قهوه ها رو گذاشتم تو سینی بردمشون تو هال
ا ت: قهوه ها امادست
گذاشتم رو میز که جنیم با لیموناده رزی اومد
جنی: بیا اینم لیمونادت
رزی: ممنون
لیسا: ممنونم ا ت
جیسو: ممنونم
ا ت: خواهش میکنم
یکم از قهومو خوردم
ا ت: عومم چند روز کنسرت دارین؟
لیسا: سه روز چطور؟
ا ت: هیچی همینجوری ینی خب سه روزه کامل شنا اهنگارو تکراری میخونین؟
لیسا: هوم
ا ت: خسته کننده نمیشه
لیسا: فکر نکنم به نظرم مثله یه تمرین هم میمونه
ا ت: اها
جنی: میگم ا ت تو ساعت چند میری هتل پاریس؟
ا ت: دو سه ساعته دیگه
جنی: منم میتونم بیام؟
ا ت: البته داداشم گفت ماشین میفرسته
جنی: خوبه
«««
ات: اماده ای؟
جنی: اوهوم بریم
ا ت: وایستا!
جنی: چی شده؟
ا ت: ماسکت! ماسکتو بزن
جنی: اها به کل یادم رفت
ماسکشو زدو از هتل رفتیم بیرون سواره ماشین شدیمو به سمت هتل پاریس حرکت کردیم
..
بلاخره رسیدیم پیاده شدیم وارده هتل شدیم رفتیم تو اسانسور که یه چند نفره دیگه هم اومدن داخل
_این دختره ی پشتمون چقدر شبیه جنیه
*نکنه خودشه
_نمیدونم
*خوب نگاه کن، این همون دختره ای نیست که تو لایوه امروز بود
_نمیدونم شاید جزوه بلینک باشن کره ای ها که شبیه همن(بر نخوره🤦♀️)
*شاید
تمام مدت به یه گوشه زل زده بودم و حرفای فنا رو گوش میکردم اونا ینی خبر ندارن بی تی اس تو هتله؟ انقدر بی خبرن یا میدوننو کارس نمیکنن من یکی بودم که خودمو دمه دره اتاق پاره میکردم تا ببینمشون اما دیدنه اونا برام مثله اب خوردنه یه بحظه وایستا! من چرا باید خودمو برای بی تی اس پاره کنم واه چم شده چیزی خورده به سرم یا نه واقعا دارم ارمی میشم فکر کنم اثرات داشتنه یکی مثله یانگه ولش اقن من چرا دارم به این جور چیزا فکر میکنم
انقدر تو فکر بودم که نفهمیدم اون دوتا مونگول کی از اسانسور رفتن بیرون
جنی: هوففف چه خوب شد نشناختنمون
ا ت: اوهوم
..
بلاخره رسیدیم به اتاق در زدم که جیمین درو باز کرد
جیمین: بلاخره ا ت اومد
وقتی سرشو به طرفه جنی پیچون چشماش از کاسه در اومد
جیمین: زن داداش*بلند
جلو دهنشو گرفتم
ا ت: هییس اروم
دستمو از رو دهنش برداشتم
جیمین: زن داداش اینجا چیکار میکنین؟
جنی: زن داداش؟!
ا ت: عا مگه نگفتم جیمین از قضیه خبر داره؟
جنی: عاها به کل یادم رفت
جنی: فقط اومدم ا تو برسونم
ا ت: جان؟
ا ت: مگه من بچه ام؟
جنی: نه ولی من دلم شور میزد
جیمین: بفرمایین داخل داداش خونست
جنی: نه مزاحم نمیشم باید برم تمرین داریم
جیمین: اهان یادم نبود شما هم، میاین گرمی
جنی: اوهوم
جیمین: موفق باشی
جنی: ممنون
جنی: خب ا ت مراقبه خودت باش من دیگه میرم
ا ت: باشه ممنونم بخاطره نگرانیت دیگه نگرانم نباش جام امنه:)
جنی: خدافظ
ا ت: مراقبه خودت باش خدافظ
*جنی رفت*
ا ت: اجازه هست بیام تو؟
جیمین: عام ببخشید بیا تو
رفتم داخل
ات: من اومدم خوش اومدم
همه یه سلامی بهم کردن
««««
هرکی مشغوله یه کاری بود
ا ت: من گشنمه
یانگ: منم
کوک: غذا سفارش بدیم؟
تهیونگ: من پاستا میخوام
ا ت: واییی پاستا
جیمین: خب برای هممون یه پاستا سفارش بده
...
ات: خیلی ممنون*لبخند
لیسا: لبخند
جنی: خب چی میخورید؟
جیسو: قهوه
ا ت: منم یه قهوه
لیسا: واسه منم یه قهوه
رزی: یه لیموناد اصن نمیتونم قهوه بخورم
جنی: باشه
ا ت: منم میام واسه ی کمک
جنی: ممنون
«««
داشتم قهوه ها رو اماده میکردم
جنی: برای گرمی تو مترجمه مایی یا برتی بی تی اسی؟
ا ت: خودمم نمیدونم ولی خب مشترک به نظرم فکر کنم جیسو تو انگلیسی یکم مشکل داره (فکر کنم جیسو بود بچه ها نمیدونم یکی از اعضای بلک پینک تو انگلیسی مشکل داره من حدس میزنم جیسو باشه)
جنی: خب اگه برات سخته خودتو اذیت نکن ما سه نفریم خب جیسو تنها نمیزاریم تو میتونی مترجمه بی تی اس باشی
ات: باشه ولی خب اگه بهم نیاز داشتین من هستم
جنی: ممنون میتونی وقتی گرمی تموم شد با داداشت بری هیچ مشکلی نیست
ا ت: عامم
ا ت: نع دوست دارم پیشه شما بمونم بلاخره واسه هر کسی کنسرت رایگان اونم کنسرت بلک پینک گیر نمیاد نمیشه از دستش داد یانگ حواسش پرته اگه بدونه دارم میام کنسرته شما منو از وسط نصف میکنه
جنی: یانگ؟! اون کیه؟
ا ت: دوستمه ینی بهترین دوستم یه ارمی و یه بلینک خیلی دوستون داره مطمعنام که امروز تو لایوی که گذاشتی بوده و امشب زندم نمیزاره
جنی: یـ.یعنی چی؟ مگه اون اینجاست؟
ا ت: اره خب راستش اونو تهیونگ(حرفشو خورد)
عایی ا ت دوباره به چخ رفتی گند زدم بهش اه
جنی:اونو تهیونگ؟...
ا ت: خب اره هوف بازم سوتی دادم
ا ت: اره اونو تهیونگ تازگیا قرار میزارن ولی خب هنوز کسی نمیدونه میشه به کسی نگی
جنی: اوهوم
ا ت: هوفف خوبه
ا ت: اره واسه ی همین تو وگاسه
جنی: اوهوم مراقبه حرفایی که میزنی باش باز تو گرمی راجبه منو داداشت سوتی ندی
ات: بعله حواسم هست
جنی: امید وارم
قهوه ها رو گذاشتم تو سینی بردمشون تو هال
ا ت: قهوه ها امادست
گذاشتم رو میز که جنیم با لیموناده رزی اومد
جنی: بیا اینم لیمونادت
رزی: ممنون
لیسا: ممنونم ا ت
جیسو: ممنونم
ا ت: خواهش میکنم
یکم از قهومو خوردم
ا ت: عومم چند روز کنسرت دارین؟
لیسا: سه روز چطور؟
ا ت: هیچی همینجوری ینی خب سه روزه کامل شنا اهنگارو تکراری میخونین؟
لیسا: هوم
ا ت: خسته کننده نمیشه
لیسا: فکر نکنم به نظرم مثله یه تمرین هم میمونه
ا ت: اها
جنی: میگم ا ت تو ساعت چند میری هتل پاریس؟
ا ت: دو سه ساعته دیگه
جنی: منم میتونم بیام؟
ا ت: البته داداشم گفت ماشین میفرسته
جنی: خوبه
«««
ات: اماده ای؟
جنی: اوهوم بریم
ا ت: وایستا!
جنی: چی شده؟
ا ت: ماسکت! ماسکتو بزن
جنی: اها به کل یادم رفت
ماسکشو زدو از هتل رفتیم بیرون سواره ماشین شدیمو به سمت هتل پاریس حرکت کردیم
..
بلاخره رسیدیم پیاده شدیم وارده هتل شدیم رفتیم تو اسانسور که یه چند نفره دیگه هم اومدن داخل
_این دختره ی پشتمون چقدر شبیه جنیه
*نکنه خودشه
_نمیدونم
*خوب نگاه کن، این همون دختره ای نیست که تو لایوه امروز بود
_نمیدونم شاید جزوه بلینک باشن کره ای ها که شبیه همن(بر نخوره🤦♀️)
*شاید
تمام مدت به یه گوشه زل زده بودم و حرفای فنا رو گوش میکردم اونا ینی خبر ندارن بی تی اس تو هتله؟ انقدر بی خبرن یا میدوننو کارس نمیکنن من یکی بودم که خودمو دمه دره اتاق پاره میکردم تا ببینمشون اما دیدنه اونا برام مثله اب خوردنه یه بحظه وایستا! من چرا باید خودمو برای بی تی اس پاره کنم واه چم شده چیزی خورده به سرم یا نه واقعا دارم ارمی میشم فکر کنم اثرات داشتنه یکی مثله یانگه ولش اقن من چرا دارم به این جور چیزا فکر میکنم
انقدر تو فکر بودم که نفهمیدم اون دوتا مونگول کی از اسانسور رفتن بیرون
جنی: هوففف چه خوب شد نشناختنمون
ا ت: اوهوم
..
بلاخره رسیدیم به اتاق در زدم که جیمین درو باز کرد
جیمین: بلاخره ا ت اومد
وقتی سرشو به طرفه جنی پیچون چشماش از کاسه در اومد
جیمین: زن داداش*بلند
جلو دهنشو گرفتم
ا ت: هییس اروم
دستمو از رو دهنش برداشتم
جیمین: زن داداش اینجا چیکار میکنین؟
جنی: زن داداش؟!
ا ت: عا مگه نگفتم جیمین از قضیه خبر داره؟
جنی: عاها به کل یادم رفت
جنی: فقط اومدم ا تو برسونم
ا ت: جان؟
ا ت: مگه من بچه ام؟
جنی: نه ولی من دلم شور میزد
جیمین: بفرمایین داخل داداش خونست
جنی: نه مزاحم نمیشم باید برم تمرین داریم
جیمین: اهان یادم نبود شما هم، میاین گرمی
جنی: اوهوم
جیمین: موفق باشی
جنی: ممنون
جنی: خب ا ت مراقبه خودت باش من دیگه میرم
ا ت: باشه ممنونم بخاطره نگرانیت دیگه نگرانم نباش جام امنه:)
جنی: خدافظ
ا ت: مراقبه خودت باش خدافظ
*جنی رفت*
ا ت: اجازه هست بیام تو؟
جیمین: عام ببخشید بیا تو
رفتم داخل
ات: من اومدم خوش اومدم
همه یه سلامی بهم کردن
««««
هرکی مشغوله یه کاری بود
ا ت: من گشنمه
یانگ: منم
کوک: غذا سفارش بدیم؟
تهیونگ: من پاستا میخوام
ا ت: واییی پاستا
جیمین: خب برای هممون یه پاستا سفارش بده
...
۱۶۷.۰k
۱۶ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.