سناریو

#سناریو



موضوع= وقتی صبح بلند میشن میبینن خیلی کیوت تو بغلشون خوابیدی و خودتو تو بغلشون جا کردی(به عنوان برادر بزرگتر)




نامجون= آخی کوچولوی من (سرتو می‌بوسه)
بیشتر خودشو تو بغلش جا می‌کنه)
نامجون=بیشتر بغلش می‌کنه)




جین= آیی چه خوشگلی تو فدات شم(میبوستش)
(یه تکونی ریز میخوره)
جین=باشه باشه ببخشید تو بخواب(بغلش می‌کنه)





یونگی= تو اینجا چیکار می‌کنی فندوقم(پیشونیش رو میبوسه)
ای داداش
یونگی=بیدار شدی داداشی
آخ داداش معذرت می‌خوام اصلا نفهمیدم یهو چیشد که اومدم اینجا(بلند میشه که بره)
یونگی=هی هی کجا میری بیا اینجا ببینمت(می‌کشت تو بغل خودش)





جیهوپ= قربونت اون چشمات بشم عزیزدلم (موهاتو نوازش می‌کنه)
داداشی آخ آخ من دیشب و اینجا موندم خواب بد دیده بودم اومدم یکم پیشت باشم آروم بشم اما وقتی رفتم تو بغلت خیلی خوب بود خوابم برد ببخشید
جیهوپ= اشکالی نداره قربونت برم من بخواب( محکم‌تر بغلش می‌کنه)





جیمین= (بیدار میشه) این اینجا چیکار می‌کنه هوف دلم نمیاد بیدارش کنم خیلی کیوت خوابیده
(کلافه و سردرگون بیدار میشه) من کی اومدم اینجا (آشفته)
جیمین= هشش چیزی نیست فدات شم تو اتاق منی
من...من واقعا معذرت می‌خوام داداش دیروز حالم خیلی بد بود اصلا پریشون بودم نمی‌دونم چطوری اومدم اینجا بعد دیگه چیزی نفهمیدم و خوابم برد
جیمین=باشه عزیزم فدای سرت بیا بغلم بیا بگو ببینم دیشب چی شده بود




تهیونگ= شیرین من آخه من فدای اون موهای قشنگت بشم ( با عشق نگات می‌کنه)
ای من چقدر خوابیدم عه داداش تو کی از سفر اومدی
تهیونگ=ساعت چهار صبح اومدم دیدم یه جوجه تو تختمه
دلم خیلی برات تنگ شده بود اومدم رو تخت چون بوی ترو میداد
تهیونگ=آخ الهی منم دلم برات تنگ شده بود(بغلش می‌کنه و میبوستش )




جونگکوک= وای فسقلی منم که اینجاست (کمترتو میگیره و میجسبونتت به خودش و موهاتو میبوسه و نوازش می‌کنه)
داداشی جونم
جونگکوک=جون دلم عشقم
دیشب اتاقم خیلی سرد بود نتونستم بخوابم اومدم تو بغل تو خیلی گرم بود قشنگ خوابم برد
جونگکوک=خوب کاری کردی عزیزم( بغلش می‌کنه و با هم میخوابن)


💓عشقای من، من از صبح روی این سناریو کار کردم اما دلیل تاخیرم دوستم بود که گیر داده بود بیا تصویر زمینه ست بزاریم واسه همین دیر شد💓
دیدگاه ها (۱۷)

#سناریو موضوع= وقتی با هامون دعوا میکنن و ما میریم تو اتاق و...

وقتی میگم بایستم مین یونگیه🛐

#سناریو موضوع= وقتی مادرت مرده و اونا ازت متنفرن و و تو یه ر...

#سناریو موضوع= وقتی همسر اعضا فوت میشه و اونا میمونن و یه دخ...

#سناریو موضوع= وقتی نصفه شب میره پیششون بخوابی{برادر بزرگتر}...

part25🦋&داداش-خوشگلم تو چرا بیدار شدی برو بخواب &شما خودتون ...

#سناریو موضوع= وقتی با گریه شدید و بغض میری پیششون و میگی اج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط